بازگشت

مقدمه


(انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا). [1] .

قرآن كريم، ضيافت معرفت الهي است و بر اين خوان پربار، جرعه هاي ادب و محبت نهاده اند، كه «القرآن مأدبة الله» و همگان را براي پذيرايي فراخوانده اند: «فتعلوا مأدبته ما استطعتم».

قرآن كريم عمود نوراني الهي است كه از عرش تا فرش پرتو افكنده است:

«كتاب الله حبل ممدود من السماء الي الارض» و نردبان بهشتي است كه آيه هايش، پله پله، اهل قرآن را به درجات بالاي بهشت مي رساند: «ان درجات الجنة علي عدد آي القرآن يقال لقاري القرآن اقراء فارق».

و اينك روا است كه سر بر آستان قرآن ساييم و به رسم ادب، از جرعه هاي معرفتش بهره مند شويم.

موضوع اين نوشتار، آيه ي نوراني تطهير است، كه در ميان آيات قرآن، درخشش ويژه دارد و از روز نزول آن بر جان پاك پيامبر، بارقه هاي لطف و رحمت ويژه ي حق را در بيت نوراني آن حضرت نمايانده است.

تاريخ، گواه صادق اثر جان بخش نزول آيه ي، بر شخص رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و اهل بيت ارجمند ايشان است. زمزمه و ترنم عاشقانه ي ايشان، تا ماه ها پس از نزول آيه ي، بر آستان اهل بيت، شنيدني است و صحنه ي زيباي محفل آسماني اصحاب كساء، فرودگاه اين آيه ي، ديدني!

و چه اين كه در طول تاريخ، اين آيه، سند افتخار منزلت و ارج عرش اهل بيت به شمار آمده است، كه انبوه روايات و اخبار معتبر، شاهد آن است. در اين باره، سخن فراوان گفته اند. كم تر كتاب تفسيري است كه به مناسبت اين آيه، از فخر و شرف اهل بيت، به تفصيل يا اجمال ياد نكرده باشد.

افزون بر اين، كتاب ها و رساله ها و مقاله هاي فراوان، در اين باره نگارش يافته است كه نقطه ي مشترك همه ي آن ها، اعم از ديدگاه هاي شيعه و سني، اشاره به مقام ارجمند اهل بيت است. گو اين كه گاه به ندرت، از اين پيام روشن، غفلت يا تغافل شده، بعضا تفاسيري انحرافي از آيه ارائه شده است.

محققان اسلامي آن گاه كه فارغ از مجادلات و جبهه بندي هاي كلامي و سياسي، به سراغ فهم آيه ي تطهير رفته اند و درصدد كشف مراد آن برآمده اند، ظهور آن را در پرتو انبوه روايات معتبر، تفسير كرده اند؛ چه اين كه با بازگشت به عصر نخستين اسلام و فضاشناسي بستر نزول آن و توجه به فهم معاصران پيامبر و اصحاب ايشان و تابعان، اين نكته مسلم انگاشته مي شود كه ذهنيت غالب در فضاي جامعه اسلامي، دلالت آيه ي تطهير بر مقام و منزلت بلند گروهي خاص از خاندان پيامبر و در رأس ايشان خود آن حضرت بوده است، به گونه اي كه همواره ادعاي شخصي مانند عكرمه، مبني بر اختصاص خطاب آيه به زمان پيامبر - آن گونه كه گزارش كرده اند - نظري شاذ و خلاف مشهور تلقي شده، نوع مواجهه وي با اين مسئله نيز گوياي اين نكته است؛ چنان كه در روايت ابن جرير و ابن مردويه آمده است كه عكرمه ضمن تكذيب تصور عام و شايع درباره ي آيه، از اختصاص مفهوم آن به زنان پيامبر سخن مي گويد:

ليس بالذي تذهبون اليه انما هو نساء النبي. [2] .

هم چنين غرابت ادعاي وي را مي توان از اين نكته به دست آورد كه به جاي تكيه بر برهان و استدلال و استناد به بيان پيامبر و شواهد منقول از شاهدان نزول آيه ي، مردم را دعوت به مباهله مي كند!

من شاء باهلته أنها نزلت في أزواج النبي. [3] .

از اين عصر، هر چه فاصله مي گيريم، در پي جبهه بندي هاي خاص كلامي و سياسي و متأثر از آن، نوع ديگري از توجه به مفاد آيه ي را مي بينيم و ادعاي شاذ عكرمه را، كه بدون استناد به روايت نبوي يا گزارش صريح شاهدان نزول آيه، پيش از اين، در حاشيه ي آرا قرار داشت، در متن تفاسير مربوط به آيه ملاحظه مي كنيم. [4] .

در كنار اين رويكرد، تفسير ديگري مطرح مي شود كه سعي دارد ضمن توجه به روايات تفسيري و گزارش منقول درباره ي سبب نزول آيه ي، رويكرد متأخر و متأثر از جبهه گيري هاي كامي و سياسي را نيز رها نكند. از اين رو، مفاد آيه را شامل مصاديق گوناگون شمرده، از اهل بيت مفهومي عام ارائه مي كند كه هم اصحاب كساء و هم زنان پيامبر را شامل شود. [5] .

به طور طبيعي در بستر منازعات و مجادلات عقيدتي، دامنه ي بحث درباره ي مدلول آيه، گسترش يافته است و تا امروز، اين بحث، نقش محوري خود را ايفا كرده است.

آن چه تدوين اين نوشته را با وجود كتاب ها و مقالات فراوان درباره ي اين موضوع باعث شده است و هدف رويكرد اساسي ما محسوب مي شود، عمدتا مورد زير است كه به نظر مي رسد كم تر مورد توجه دقيق محققان قرار گرفته است:

1. تبيين منظم و منطقي وجوه مربوط به آيه و روشن ساختن مغالطاتي كه در مباحث مربوط به آن رخ داده است.

2. تبين مباني قرآن شناختي و تفسيري بحث درباره ي آيه.

3. اشاره به بعد تربيتي عام آيه، با صرف نظر از بعد كلامي

به بيان ديگر، شايد بتوان گفت كه ويژگي اساسي اين نوشتار، نگاهي روشن شناختي به مباحث مربوط به آيه ي تطهير است.

مطالب نوشتار حاضر در چهار بخش سامان مي يابد:

بخش اول: نگاهي كلي به پيام آيه ي تطهير

بخش دوم: نقد و بررسي مباني تفسيري مربوط به آيه ي تطهير

بخش سوم: نگاهي به مفاهيم كليدي آيه ي تطهير

بخش چهارم: نگاهي به روايات درباره آيه ي تطهير


پاورقي

[1] احزاب (33) آيه‏ي 33.

[2] آلوسي، روح المعاني، ج 22، ذيل آيه‏ي 33 احزاب.

[3] همان.

[4] ر.ک: همان؛ سيوطي درالمنثور، ج 6، ذيل آيه؛ ابن‏کثير، تفسير القرآن العظيم، ج 3، ذيل آيه.

[5] ر.ک: طبري، جامع البيان، ج 2، ذيل آيه.