ملائكه اي كه مشغول به خدمت اند
صنف سوم، ملائكه اي هستند كه مشغول خدمات آن جناب اند در نزد قبرش، و از براي ايشان، اعمال و مشاغل مختلف مي باشد، و ايشان، چندين فرقه هستند:
فرقه ي اول، آنهايي هستند كه پريشان و غبارآلود، مجاور قبرش مي باشند، و كار ايشان، گريه بر آن جناب است و ايشان، چهار هزار ملك اند. [1] .
دوم، شغلشان استقبال زوار و مشايعت و عيادت مرضي و تجهيز موتاشان (مرده هاشان) مي باشد. [2] .
سوم، بر قبر ندا مي كنند هر صبح كه اي: طالبان خير! بياييد به سوي كرامت هاي خدا، تا از پشيماني ايمن شويد. [3] .
چهارم، به زوار خطاب كنند بعد از مراجعت[كه: ]خوشا به حال تو اي بنده ي خدا، كه غنيمت بردي و سلامت يافتي و خدا تو را آمرزيد. پس عمل را
از سر گير. [4] .
پنجم، زوار و گريه كننده بر او هستند كه مي آيند و بالا مي روند، و ايشان نيز چهار هزارند در هر روز. [5] .
ششم، صلوات مي فرستند بر او در هر شبانه روز، صد هزار ملك. [6] .
هفتم، شغل ايشان، استغفار است از براي زوار. [7] .
دهم، سلام زوار را از راه دور به آن جانب مي رسانند، و او فطرس است كه موكل به اين شغل از روزي است كه پناه به گاهواره ي او برد. [8] .
يازدهم، ملائكه اي هستند كه مهر بر پيشاني زوار مي زنند از نور خدا كه اين است زائر بهترين شهدا، و به اين مهر، در روز قيامت شناخته مي شوند. پس پيغمبر صلي الله عليه و آله و جبرئيل، بازوي ايشان را مي گيرند و نجات مي دهند از احوال قيامت. [9] .
دوازدهم، جمع مي كنند اشك چشم گريه كنندگان را و ممزوج مي كنند به آب حيات. پس مي افزايد در گوارايي آن. [10] .
سيزدهم، در هر آسمان هفتاد هزار ملك اند كه از روزي كه روح آن جناب بر ايشان مرور نموده، ايستاده اند و مفاصل ايشان، لرزان است از شدت فزع تا روز قيامت، چنانچه ابوذر روايت نموده است. [11] .
چهاردهم، انصار او هستند در زمان رجعت، و ايشان، ملائكه اي هستند كه اذن گرفتند از خداوند به جهت ياري اش، و چون اذن يافتند، مهيا شدند و
نازل گشتند. پس ديدند كه حضرت، شهيد شده. عرض كردند: خدايا! اذن دادي ما را در ياري آن جناب و نرسيديم. وحي شد كه: «در تحت قبه ي او باشيد تا زماني كه رجعت نمايد و ياري اش كنيد، و گريه كنيد بر آنچه فوت شد از شما». پس در آنجا هستند و گريه مي كنند. و چون رجعت نمايد، ياوران او باشند، و اگر يكي از شيعيان نيز گريه كند به جهت فوات نصرت آن جناب، مانند اين ملائكه خواهد بود. [12] .
پانزدهم سلام پيغمبر صلي الله عليه و آله را به زائر مي رسانند، چنانچه در خبر است. [13] .
شانزدهم، آنچه در روايت عنبسة است از حضرت صادق كه موكل اند به قبر حسين عليه السلام، هفتاد هزار ملك كه عبادت خدا مي كنند و يك نماز ايشان، معادل است با هزار نماز بني آدم، و ثواب آنها از براي زوار است. [14] .
هفدهم، مشايعت زوار مي كنند به امر خدا تا خانه اش. بعد مأمور مي شوند كه نزد خانه ي او بمانند و عبادت كنند خدا را و چون بميرد، نائب الزياره ي او خواهند بود تا روز قيامت. [15] .
هيجدهم، ملائكه اي هستند كه بعد از وفات زائر، در نزد قبر او مي مانند و براي او استغفار مي كنند تا روز قيامت.
نوزدهم، هر روز هزار ملك دور حرم آن حضرت را احاطه مي كنند تا روز قيامت. [16] .
بيستم، ملائكه اي هستند كه چون شهيد شد، به درگاه خدا ناليدند، و آن، جميع ملائكه بودند، و چون حضرت، بر خاك افتاد و سر مباركش را جدا نمودند، حضرت باقر عليه السلام مي فرمايد كه تمام ملائكه، به يك مرتبه ناليدند به
درگاه خدا، كه اي آقا و سيد ما! اين قسم رفتار مي كنند با حسين عليه السلام، صفي تو و فرزند پيغمبر تو. پس وحي رسيد به ايشان كه: «آرام بگيريد! به عزت و جلال خودم قسم، البته انتقام خواهم كشيد از ايشان». پس به ملائكه، اشباح ائمه عليهم السلام را نشان داد. در ميان ايشان، حضرت قائم عليه السلام را ديدند كه ايستاده و نماز مي كند. پس فرمود كه: «با اين قائم، انتقام خواهم كشيد از ايشان.». [17] .
بيست و يكم، ملائكه اي بودند كه بعد از شهادتش، تربتش را به آسمان ها بردند. چنان كه در خبر است كه ملكي از ملائكه ي فردوس، نازل شد به درياها و بالهاي خود را گشود بر همه ي درياها و فرياد كرد: اي اهل درياها! لباس حزن در بر كنيد كه فرزند پيغمبر صلي الله عليه و آله را سر بريدند. پس، از تربت آن جناب، به بال هاي خود برداشت و به آسمان ها برد و هيچ ملكي باقي نماند، مگر اين كه آن تربت را بوييد و در نزد او اثري از آن ماند. [18] .
بيست و دوم، ملائكه اي بودند كه از براي تجهيز و تغسيل و تحنيط و تكفين آن حضرت نازل شدند، چنان كه در محلش مذكور است. [19] .
پاورقي
[1] بحارالأنوار، ج 98، ص 40؛ کامل الزيارات، ص 159 (باب 65).
[2] بحارالأنوار، ج 98، ص 55؛ کامل الزيارات، ص 86 - 83 (باب 27).
[3] بحارالأنوار، ج 98، ص 66 - 67؛ کامل الزيارات، ص 125 (باب 44).
[4] بحارالأنوار، ج 98، ص 67؛ کامل الزيارات، ص 153 (باب 62).
[5] بحارالأنوار، ج 98، ص 56؛ کامل الزيارات، ص 191 (باب 77).
[6] بحارالأنوار، ج 45، ص 182؛ کامل الزيارات، ص 265 (باب 88).
[7] منتخب الطريحي، ج 1، ص 39؛ بحارالأنوار، ج 98، ص 11؛ کامل الزيارات، ص 127 (باب 45).
[8] بحارالأنوار، ج 43، ص 244 - 243؛ کامل الزيارات، ص 66 (باب 20).
[9] بحارالأنوار، ج 45، ص 182؛ کامل الزيارات، ص 265 (باب 88).
[10] بحارالأنوار، ج 44، ص 305؛ تفسير الامام العسکري عليهالسلام، ص 369 (ذيل آيهي 84 سورهي بقره).
[11] بحارالأنوار، ج 45، ص 291؛ کامل الزيارات، ص 74 (باب 23).
[12] بحارالأنوار، ج 45، ص 225؛ کامل الزيارات، ص 88 (باب 27)؛ الکافي، ج 1، ص 283.
[13] بحارالأنوار، ج 98، ص 72؛ کامل الزيارات، ص 123 (باب 49).
[14] بحارالأنوار، ج 98، ص 72؛ کامل الزيارات، ص 121 (باب 42).
[15] بحارالأنوار، ج 98، ص 68؛ کامل الزيارات، ص 19 (باب 77).
[16] بحارالأنوار، ج 98، ص 28؛ کامل الزيارات، ص 168 (باب 68).
[17] بحارالأنوار، ج 45، ص 221؛ علل الشرائع، ص 160 (باب 129).
[18] بحارالأنوار، ج 45، ص 221؛ کامل الزيارات، ص 68 - 67 (باب 21).
[19] بحارالأنوار، ج 45، ص 281؛ کامل الزيارات، ص 265 (باب 88)، (حديث قدامة بن زائده).