بازگشت

كيفيت وارد شدن حضرت زهرا به محشر


خصائص الحسينيه، ص 287.

و بيانش آن است كه در آن روز، حضرت فاطمه عليهاالسلام به كيفيت مخصوصي وارد محشر مي شود كه در برش حله ي كرامت است كه از آب حيات به عمل آمده [1] و به روي آن، هزار حله ي بهشتي است كه بر آنها به خط سبز نوشته و بالاي سرش قبه اي است از نور الهي كه ظاهرش از باطنش پيدا و باطنش از ظاهرش هويداست، و بر سرش تاجي است از نور كه هفتاد ركن دارد. هر ركني، مرصع است به در و ياقوت و نور مي دهد مانند ستاره ي درخشان، و بر ناقه اي سوار است از ناقه هاي بهشت كه پاهاي آن، از زمرد سبز است و دمش از مشك اذفر و چشمانش از ياقوت احمر [2] و مهارش از مرواريد تر كه طول آن به يك فرسخ است، [3] و آن، مهارش به دست جبرئيل است و فرياد مي كند: بپوشيد چشم هاي خود را كه اينك دختر خاتم انبيا عبور مي نمايد و بر آن ناقه، هودجي (كجاوه اي) است از طلا كه آن مكرمه در آن است و به استقبالش مي آيند از جانب بهشت، دوازده هزار حورالعين كه از براي احدي استقبال ننموده اند و نخواهند نمود؛ و همه بر مركوب هاي بهشتي سوارند كه بال هايشان از ياقوت و زمام، از مرواريد تر، و زين آنها از در و زين پوش، از سندس و ركاب، از زبرجد باشد، و در دست هر حوريه، مجمره اي است از نور و بر فرق آنها تاج هاي جواهر است. [4] پس به استقبال او آيد مريم، دختر


عمران، با هفتاد هزار حوريه، و خديجه با هفتاد هزار ملك كه در دستشان علم هاي تكبير است، و حوا و آسيه با هفتاد هزار حوريه. پس منبري از نور برايش نصب نمايند كه هفت پله دارد و مابين هر پله تا پله ي ديگر، صفوفي از ملائكه است، [5] و با آن مكرمه است رخت هاي خون آلود و پيراهن غرقه به خون حسين عليه السلام [6] پس عرض كند: «خدايا! مي خواهم ببينم حسن و حسين را». پس مصور شود از براي حسين عليه السلام به حالتي كه سر در بدن ندارد و خون از رگ هاي او جاري است. [7] پس چون آن حالت را ببيند، نعره اي زند [8] و خود را از ناقه به زير اندازد [9] و پيغمبر صلي الله عليه و آله و ملائكه، همه نعره زنند. [10] .


پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 43، ص 221؛ عيون الأخبار، ج 2، ص 30.

[2] بحارالأنوار، ج 43، ص 219؛ أمالي الصدوق، ص 25 (مجلس 5).

[3] بحارالأنوار، ج 43، ص 223؛ ثواب الأعمال، ج 2، ص 261.

[4] بحارالأنوار، ج 43، ص 224؛ تفسير فرات، ص 169.

[5] بحارالأنوار، ج 43، ص 226؛ تفسير فرات، ص 171.

[6] بحارالأنوار، ج 43، ص 224؛ أمالي المفيد، ص 130 (مجلس 15).

[7] بحارالأنوار، ج 43، ص 226؛ تفسيرفرات، ص 171.

[8] بحارالأنوار، ج 43، ص 222؛ ثواب الأعمال، ج 2، ص 258.

[9] بحارالأنوار، ج 43، ص 219؛ أمالي الصدوق، ص 25 (مجلس 5).

[10] بحارالأنوار، ج 43، ص 222؛ ثواب الأعمال، ج 2، ص 258.