بازگشت

در خصوصيات خشوع دل براي آن حضرت و جاري شدن اشك با ياد او


خصائص الحسينيه، ص 161.

عنوان پنجم در خصوصياتي كه متعلق است به خشوع از براي ذكر آن جناب و رقت و گريه و اقامه ي عزا و انشاد رثا، و در آن، يك مقدمه و چند مقصد است:

اما مقدمه: پس بدان كه خشوع، امري است كه محبوب و مرغوب درگاه اله، چنان كه فرموده است: «الم يأن للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله [1] [؛ آيا هنوز وقت آن نرسيده است كه دل هاي مؤمنان، براي خدا خشوع كند؟ ]».

يعني بعد از آن كه خداوند به شما عقل و هوش داده، مشاهده آيات در انفس و آفاق نموده ايد؟ بلكه در ذره و ورق، و اسباب اعتبار (عبرت گرفتن) را شب و روز در اشخاص كه به غفلت مبتلا هستند مي بينيد، و بعد از آنكه آيات قرآن بر شما خوانده شد كه اگر بر كوه خوانده شود، متلاشي خواهد شد، و بعد از آن كه عمر كرده اي به قدر كساني كه عمر كردند، كساني كه عمر خود را صرف طاعت الهي و تزكيه ي نفس نمودند، و بعد از آن كه انبيا و رسل آمدند و


شما را تهديد و تخويف كردند، و مدت مديدي است كه اسلام، بر پا شده و گوشها از آن پر گشتند، و شما همه ادعاي آن را مي كنيد.

آيا هنوز وقت آن نرسيده كه دل هاي شما خاشع شود در نزد ذكر خدا؟ و به سبب آن، از معصيت ممنوع شويد، و چون در نماز بايستيد و عظمت او را ملاحظه نماييد، خاشع گرديد؟ عمر گذشت و هنوز دو ركعت نماز با خشوع نكرده ايد. آيا وقت نشده است از براي اشخاصي كه دانسته اند كه نافع و ملجأي نيست، مگر اينكه خاشع شوند از براي ذكر او، پس نباشد از براي ايشان، فكري و ذكري مگر خدا؟

يا وقت نشده است از براي كساني كه عمر شريف را به غفلت گذرانيده اند و در ياد خدا ساعتي نبوده اند، اين كه متنبه شوند و بقيه ي عمر را تدارك كنند (جبران كنند) به خشوع قلب و غلبه ي خوف و اضطراب، شايد توبه ي ايشان قبول باشد و در درگاه اله راه يابند و از جمله محجوبين از لقا نشوند؟

آيا وقت آن نشده است كه كساني كه موفق نشده اند به معرفت اولياي خدا، اين كه قلب ايشان، خاشع شود در نزد ذكر حسين عليه السلام پس گريه كنند بر آن حضرت، تا داخل خاشعين لذكر الله باشند؛ زيرا كه همچنان كه ولايت ايشان، ولايت خدا، و عدواتشان، عداوت خدا و محبت ايشان، محبت او، و زيارتشان زيارت او، و معرفت ايشان، معرفت اوست، پس خشوع قلب در نزد ذكر ايشان، همان خشوع قلب به ذكر الله محسوب خواهد شد، آيا وقت اين امر نرسيده است؟ خصوصا در وقتي كه محرم داخل شود و عاشورا برسد، نمي بيني همه ي مردم در جوش و خروش اند؟ پس اي مؤمنين! حال زماني است كه قلوب شما خاشع شود به ذكر حسين عليه السلام كه راجع است به ذكر خدا؟ پس ذكر خدا كنيد به ذكر كثير به ذكر حسين عليه السلام، به نحوي كه راجع به ذكر خدا باشد.

چون كه خشوع به ذكر حسين عليه السلام چند قسم است كه بعضي از آن، راجع


است به ذكر خدا، و همان است فرد كامل آن.


پاورقي

[1] سوره‏ي حديد، آيه‏ي 16.