بازگشت

ياد حسين براي همه رقت قلب مي آورد


(خصائص الحسينيه، ص 20) يكي آن كه ثواب اين وسائل، اضعاف (چند برابر) نوافل است كه در اخبار وارد شده كه در قبول فرائض مؤثرند. [1] .

پس چگونه اين وسائل، مؤثر نباشند؟

ديگر آن كه شرايط قبول و حبط، در اعمال و عباداتي است كه از شخص عامل، به اختيار و قصد قربت و زحمت واقع شود، و در اين وسائل، عملي هست كه آثار بر آن مترتب است، هر چند بدون اختيار و قصد، واقع شود و


آن، رقت است بر مصائب آن جناب و گريه بر آن حضرت كه گاهي با قصد و تأمل و نيت قرب واقع مي شود و آن، داخل اعمال صالح و قابل قبول و رد است.

و گاهي بدون اختيار حاصل مي شود كه هرگاه شخص، اين مصائب جانگداز را بشنود، بدون اين كه صاحبش را بشناسد كه امام بوده يا از مسلمانان، اگر گمان كند كه از مخالفان است، باز رقت بر او مستولي مي شود و بي اختيار، اشك مي ريزد. چگونه شخص رقت نكند، هرگاه بشنود كه طفل شخصي از شدت عطش، در پيش چشمش جان دهد؟ يا او را به روي سينه ي پدر، شهيد كنند و او نظر نمايد؟ يا چون به جهت او آب طلبد، تير بر حلقومش زنند؟ يا اين كه جسد كسي را بعد از كشتن، پايمال سم ستوران نمايند و سر او را به چوب و تازيانه بزنند و بر درخت بياويزند؟ يا قبر او را بعد از دويست سال، نبش كنند؟ لابد هر قسي القلبي از استماع اين امور، متغيرالحال مي شود و رقت مي كند، و اين، باعث رحمت الهي مي شود.

چنان كه وارد است كه چون حضرت يونس در شكم ماهي بر قارون عبور نمود كه او را فرومي برند، و صداي يونس را شنيد، از او سؤال نمود از احوال موسي و هارون و كلثوم و آل عمران. يونس خبر داد به موت ايشان. قارون گفت: وا أسفا علي آل عمران! پس مشمول رحمت شد و عذاب خسف (فرورفتن)، از او مرتفع گرديد در دنيا [2] . پس چگونه من اميداوار نباشم، با اين كه هميشه متأسفم بر آل ابراهيم و آل محمد صلي الله عليه و آله.



پاورقي

[1] وسائل الشيعة، ج 3 ص 52 (روايت، متعدد است).

[2] بحارالانوار، ج 13، ص 252؛ تفسير القمي، ج 1، ص 318 (تفسير سوره‏ي يونس).