بازگشت

روز عاشورا


صبح روز عاشورا، امام برخاست و نماز صبح را همراه با يارانش خواند، و پس از حمد و ثناي پروردگار فرمود:

(انّ اللّه تعالي أذن في قتلكم و قتلي في هذا اليوم، فعليكم بالصبّر والقتال).

(خداوند تعالي اجازه كشته شدن شما و من را در اين روز داده است، پس بر شماست كه صبر پيشه كنيد و بجنگيد).

سپس آنان را براي جنگ منظّم كرد و تعدادشان هشتاد و دو نفر بود: اعم از سواره يا پياده.

(زهير بن قين) را در ميمنه و (حبيب بن مظاهر) را در ميسره سپاه قرار داده و خود و اهل بيت خود را در قلب سپاه قرار داد و پرچم را به دست برادرش (عبّاس) داد، زيرا كه (قمر بني هاشم) را نسبت به ديگران براي اين كار شايسته تر مي دانست و معتقد بود كه او، حقّش را حافظتر، نسبت به او مهربانتر، و به خداي او دعوت كننده تر و به خويشانش نزديكتر و نسبت به پيمانهاي او وفادارتر و در تيراندازي ماهرتر و از همه شجاعتر و در سواري تيزتر است.

سپس عمر بن سعد همراه با لشكرش به طرف امام (ع) آمد.