بازگشت

انگيزه زيد شهيد


انگيزه زيد از انقلاب انتقام خون حسين از بني اميه و بني مروان يعني حزب عثمانيه بود وي مي خواست با سرنگوني آنان رهبري را به مسير اصلي خودش اهل بيت بر گرداند. كه در حديث امام صادق عليه السلام اشاره فرمود كه اگر زيد پيروز مي شد به عهد خود وفا مي نمود كه مردم را به سوي اهل بيت فرا مي خواند. هيچ گونه ادعاي نسبت به خود نداشت.

امام فرقه زيديه كه به ايشان منسوب هستند و فرقه اي از تشيع به شمار مي روند، به ادعاي رهبري ايشان نيست. بلكه به سوء استفاده ها و بهره وري ديگران يعني نحله سازان است. خود زيد ادعايي نداشت و لذا مورد تاييد امام باقر و صادق عليه السلام قرار داشت. و شعار محوري زيد كه مردم از وي حمايت نمودند خون خواهي حسين يعني، يا لثارات الحسين بود. [1] و خود به امامت اهل بيت تصريح مي نمود و مي گفت جعفر امامنا في الحلال و الحرام. [2] جعفر صادق عليه السلام رهبر و امام ما در حلال و حرام است. سخنان وي در بيان انگيزه آن گونه است: انا ندعوكم الي كتاب الله وسنه نبيه (ص) و جهاد الظالمين و الدفع عن المسضعفين و اعطاء المحرومين و قسم هذا الفي ء بين اهله بالسواء و در الظالمين و اقفال المجمر و نصرنا اهل البيت علي من نصب لنا و جهل حقنا. [3] من شما را به كتاب خدا و سنت رسول الله (ص) و جهاد با ستمگران و دفاع از محرومان فرا مي خوانم. بر اين نكته تاكيد مي كنم كه اموال عمومي به صورت يكسان و عادلانه توزيع مي شود. من شما را به ستيز با ستمگران و حراست از مرزها و ياري رساندن به اهل بيت براي چيره شدن آنان بر رقيب ها و چالشگران كه حقوق آنها را نا يده مي انگارند، فرا مي خوانم [4] .

قيام زيد به همراه چهل هزار نفر از طرف بني مروان يعني هشام بن عبد الملك به فرماندهي يوسف بن عمر سخت سركوب شد.

در درگيري بين دو سپاه زيد و عده زيادي از يارانش شهيد شدند و جنازه زيد را ياران وي در بيابان در داخل جوي آب به خاك سپرده و آب بر روي آنان جاري ساختند كه از دست رسي بني مروان در امان باشد. فرد پليد به نانم غلام سندي به يوسف بن عمر گزارش مي دهد وي دستور مي دهد قبر را نبش نمايند و جنازه بيرون آورند. سر زيد را از بدن جدا كرده براي هشام بن عبد الملك فرستادند جنازه وي را در كناسه كوفه عريان به دار آويختند و چهار سال جنازه عريان بالاي دار بود كه عورت وي را به امر الهي عنكبوت ها با تنيدن تار مي پوشاندند! جنازه تا مرگ هشام بر بالاي دار بود. 4 سال بعد از مرگ هشام وليد دستور داد آن را سوزاندند و خاكستر آن را به شط ريختند! [5] .

اين حركت بزرگ كه امام عليه السلام عاقبت آن را در آغاز پيش نموده بودند، آسيب سختي به حاكميت حزب عثمانيه وارد ساخت و حكومت حزب عثمانيه ويران ساخت و حكومت سست آنان را بيشتر متزلزل ساخت. خاستگاه اين قيام دقيقا حماسه كربلاي حسيني بود و با نام ياري حسين به خون خواهي حسين شكل گرفت. اينها همان سيلاب هاي خون است كه حزب عثمانيه در كام خود فرو مي برد.


پاورقي

[1] ارشاد، ج 2، ص 171.

[2] تنقيح المقال، ج 1، ص 468.

[3] طبري، ج 6، ص 149.

[4] تنقيح المقال، ج 1، ص 469.

[5] طبري، ج 6، ص 163، تنقيح المقال، ص 469.