بازگشت

پاسخ


اين سوال به مورد در پيش روي بسياري خود نمايي مي نمايد. ليكن آنچه جواب اين سوال بسيار هموار و آسان مي سازد دو نكته حساس است.

نخست اين كه سياست هاي معاويه را نمي توان با سياست هاي ناشي گرانه يزيد سنجيد. لذا هر اقدامي اصلاحي كه در زمان يزيد ثمر بخش باشد، پيش بيني نمي شود كه در زمان معاويه نيز نتيجه بخش باشد. چه بسا اقدام عليه معاويه به فرجامي همانند اقدام عليه نظام يزيد نباشد. اگر چه در زمان معاويه نهضت امام حسين عليه السلام به شهادت وي مي انجاميد. چه بسا معاويه از خون شهيدان به نفع سياست هاي خويش ان گونه بهره وري مي نمود كه از خون عثمان بهره وري نمود.

افزون بر اين، مانع عمده در اقدام عليه معاويه پيمان مصالحه بين معاويه و اهل بيت مي باشد. در پيمان مصالحه امام مجتبي زمامداري تا زنده بودن معاويه به وي واگذار شده بود. البته چگونه و چرا تعطيل ان در كتاب امام حسن عليه السلام الگوي زندگي آمده است. [1] از جانب عترت نقض پيمان صورت نمي گرفت. به همين جهت خود امام وقتي سخن از اقدام عليه معاويه مي شد، مي فرمود منتظر مي مانم تا كه معاويه زنده است هيچ اقدامي نبايد شكل گيرد.

همان موضع گيري كه برادر بزرگوارش در مورد معاويه داشت مي فرمود هيچ اقدامي نبايد صورت گيرد با زنده بودن معاويه، ليكن كل رجل منكم حلسا من احلاس بيته ما دام معاويه حيا. [2] امام حسين عليه السلام نيز همان موضع را دارد، هنگامي كه معاويه مردم را به بيعت با يزيد فرا مي خواند، حضرت مي فرمايد من بيعت با اينان را خوش ندارم، ليكن هيچ اقدامي صورت نمي گيرد تا معاويه زنده است. هنگامي كه معاويه رخت بربندد، آنگاه بررسي مي كنم كه چه اقدامي انجام گيرد، ليكن كل رجل منكم حلسا من احلاس بيته ما دام معاويه حيا فانه بيعه كنت و الله لها كارها فان هلك معاويه نظرنا و نظرتم وراينا و رايتم. [3] .

مفيد نيز تصريح مي نمايد هنگامي كه امام حسن عليه السلام به شهادت رسيد حركت بزرگي عليه بني اميه در عراق پديد آمد و تشكل همسو جان گرفت مردم عراق (كوفه) به امام حسين عليه السلام پيشنهاد دادند كه معاويه عزل نمايد و بيعت را نقض كند. حضرت امتناع ورزيدند، كه با وجود قرار داد نقض ان ممكن نيست، و ذكران بينه و بين معاويه عهدا و عقدا لا يجوز نقضه حتي تمضي المده فان مات معاويه نظر في ذلك. [4] و هنگام مرگ معاويه رسيد و مدت تمام شد، امام اقدام نمود، فلما مات معاويه و انقضت مده الهديه التي كانت تمنع الحسين من الدعوه الي نفسه اظهر امره بحسب الامكان. [5] .

بر اين اساس گر چه ناهنجاري هاي اجتماعي و تباهي هاي اقتصادي و فرهنگي و خطر دين زدايي به زمان معاويه باز گشت دارد، ليكن اقدام اين گونه كه در زمان يزيد پديدار شده است، در زمان معاويه نه تنها براي امام حسين بلكه براي امام حسن مجتبي عليه السلام نيز فراهم نبود. اين فرصت پديداري نهضت بعد از معاويه فراهم شد و بستري فراهم آمد كه امام حركت خود را آغاز نمودند.

با تحليل اهداف محوري قيام امام حسين عليه السلام، اينك نوبت به بررسي و تحليل مراحل قيام مي رسد. كه در ضمن اين تحليل ها روش ها و تاكتيك هاي حضرت نيز مورد بررسي قرار گرفته و مورد بهره وري در هر زمان خواهد بود. نهضت امام حسين عليه السلام را در دو مرحله كلي مي توان چشم اندازي نمود، كه عمده تفاوت دو مرحله در روش و شيوه و با تكيتيك مي باشد در عين حال كه اهداف و انگيزه هاي دو مرحله مي تواند يكي باشد. روش امام در هر مرحله رسيدن به اهداف ياد شده مي باشد. اينك بايد بررسي نمود كه براي رسيدن به اين اهداف امام چه روشي در پيش مي گيرد و نهضت امام چه مراحلي را بايد سپري نمايد.


پاورقي

[1] امام حسن (ع) الگوي زندگي، ص 151.

[2] الامامه و السيامه، ج 1، ص 134.

[3] همان.

[4] ارشاد، ج 2، ص 32.

[5] همان، ص 31.