بازگشت

شمشير حامي انديشه


اين كه در برخي از اظهارات نقل مي شود كه انديشه ها از رفتار و شمشيرها جدا شده است، مانند سخني كه از بشر بن غالب و مجمع بن عبد الله العائذي و نيز فرزدوق شاعر معروف نقل شده است، كه هنگام برخورد با امام حسين عليه السلام به وي عرض كردند دل هاي مردم با تو، ليكن شمشير هايشان با بني اميه است: قلوب الناس معك و سيو فهم مع بني اميه [1] ، سخني قابل نقد خواهد بود. اگر اكثريت مردم عراق با انديشه زلال خويش همراه اهل بيت رسول الله (ص) مي باشند، شمشيرهاي آنان نيز از همين آرمان عرشي و الهي حمايت مي نمايد.

و بر اساس همين حقيقت امام حسين عليه السلام دعوت مردم عراق را پذيرفت و به سوي آنان حركت نمود. و نيم توان گفت جامعه شناسي امثال فرزدق از امام حسين عليه السلام برتر بوده و حضرت شناخت صحيح نسبت به جامعه اي كه در ان نهضت آغاز نموده است، نداشته است! محور نخست زمينه هاي قيام را همين روي كرد تشكل همسوي اهل بيت شكل مي دهد، و امام همام با آگاهي از وجود چنين جرياني و با آگاهي از وجود ظرفيت هاي اجتماعي و روي كرد يك جريان بزرگ اجتماعي به جانب آرمانهاي وي نهضت خويش را آغاز مي نمايد. و بر همين اساس نهضت شايستگي تحليل هاي اجتماعي و منطقي و همگوني با معيارهاي اجتماعي را فراهم مي سازد. بر اساس همين نهضت شايسته پيام رساني به موارد همانند خود خواهد بود و شايسته الگوگيري در هر زمان مي تواند باشد.

البته اين سخن به ان معنا نيست كه در عراق هيچ شمشيري عليه امام حسين عليه السلام نيست. زيرا شكل گيري يك جريان اجتماعي كه حتي بخش عظيمي از جامعه را فرا گيرد، لزوما به اين معنا نخواهد بود كه جريان چالشگر و متضاد با ان جريان در همان جامعه شكل نگيرد. بلكه در درون يك جامعه همواره جريان هاي متضاد شكل مي گيرند. ان چه در عراق تحقق داشت به لحاظ سابقه حكومت داري امير المومنين و شكوفا شدن انديشه هاي تابناك علي عليه السلام در عراق به خصوص كوفه، شكل گيري يك تشكل بزرگ اجتماعي كه همراه و هميار اهل بيت عليهم السلام بود كه لايه هاي ضخيم ان را عراق و حجاز محوريت داشت و لايه هاي نازك ان در سر تا سر كشور اسلامي به چشم مي خورد. گر چه جريان هاي متضاد نيز وجود داشت و در فرصت هايي كه فراهم مي شد ابراز وجود مي نمود. ان شمشيرهايي كه در عراق بر رخ امام حسين عليه السلام آشكار شد شمشيرهاي تشكل همسو نبود. و سخنان فرزدق نيز ناظر به همين جريان ها مي تواند باشد نه شيعيان و هواداران اهل بيت عليهم السلام كه شرح ماجراي سقوط كوفه تحقيق بيشتر مي طلبد كه در جاي خو انجام گرفته است. در هر صورت جريان بزرگ تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام را نمي توان ناديده انگاشت.

گر چه جريان هاي متضاد نيز وجود داشته باشند.


پاورقي

[1] فتوح، ج 5، ص 77، طبري، ج 4، ص 607، ارشاد، ج 2، ص 67، اخبار الطوال، ص 245، کامل، ج 2، ص 547.