بازگشت

لبخندي ديگر


در سال سوم هجري نور ملكوت بر دامن فاطمه لبخند گشود و ريحانه الرسول حسن مجتبي را به دامن وي نهاد. اين دامن پر مهر و پر بركت در مدت كوتاه عمر شريف خود شكوفايي هاي ديگر دارد.

در سال چهارم هجري شاخسار ديگري از شجره طيبه و استوار خاندان علي عليه السلام رويش نمود. اين شاخسار سر بلند و به سوي آسمان ملكوت كه ريشه در اعماق سر زمين طيب دارد و البلد طيب يخرج نباته باذن ربه [1] سر كشيده است. و فرمان ملكوت اعلاي به سوي ملكوت دستازيده است. شاخسارهاي آن شاداب و پر طراوات هماره در تراوش ميوه هاي شيرين بر كام بشر مي چكامد. توتي اكلها كل حين. [2] .

كه اينك فجر ديگر دميده و روشنايي سپيده افق اميد را آنگونه منور ساخته است كه همه چشم ها به اين نور خيره شده است كه حسين بر دامن فاطمه قدم نهاده است.

حسين لبخندي ديگر ملكوت بر دامن فاطمه و شاخسار پر ثمر ديگري از شجره طيبه علي و فاطمه. حسين نور سپيده ملكوت كه جهاني را از فروغ خويش سپيده و جهان بشريت را سفيد و سفيد بخت مي نمايد.

و آسمان ارزش ها و هنرهاي انساني براي هميشه درخشش مي گيرد. كه حسين يعني آن شخص شاخصي كه در تاريكي هاي ستم مي تازد و سپيده اميد و زندگي و آزادگي را پديدار مي سازد. كه حسين همان الگوي تمام نماي ارزش هاي الهي و انساني كه براي تمام آزادگان و دين داران جامعه پيشوا قرار مي گيرد. و با ايثار و فداكاري سترگ و مقاوم در ميدان نبرد عليه ستم ها و تاريكي ها، ضد ارزش ها مي تازد، كه حسين سلاله پاك فاطمه و علي و رسول الله (ص).


پاورقي

[1] اعراف، 58.

[2] ابراهيم، 25.