بازگشت

منطق تأثر و انقلابي


در اين منطق يعني منطق هجوم، منطق شهيد، منطق توسعه و گسترش دادن انقلاب، امام حسين كارهايي كرده است كه جز با اين منطق با منطق ديگري قابل توجيه نيست. چطور؟ اگر منطقش فقط منطق دفاع مي بود، شب عاشورا كه اصحابش را مرخص مي كند (به دليلي كه عرض كردم و بيعت را بر مي دارد تا آنها آگاهانه كار خودشان را انتخاب بكنند، بعد كه آنها انتخاب مي كنند بايد اجازه ماندن به آنها ندهد و بگويد شرعا جايز نيست كه شما اينجا كشته شويد، اينها مرا مي خواهند بكشند، از من بيعت مي خواهند، من وظيفه ام اين است كه بيعت نكنم، كشته هم شدم، شدم، شما را كه نمي خواهند بكشند، شما چرا اينجا مي مانيد؟ شرعا جايز نيست، برويد.

نه، اينجور نيست. در منطق ثائر و انقلابي، در منطق كسي كه مهاجم است و مي خواهد پيام خودش را با خون بنويسد، هر چه كه اين موج بيشتر وسعت و گسترش پيدا كند، بهتر است، چنانكه وقتي كه ياران و خاندانش اعلام آمادگي مي كنند، به آنها دعا مي كند كه خدا به همه شما خير بدهد، خدا همه شما را اجر بدهد. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 2، ص 282.