بازگشت

كعبه اهل دل


تربت حسين كعبه صاحبدلان است. زينب هم به يزيد همين را گفت. گفت: اشتباه كردي، كد كيدك، واسع سعيك، ناصب جهدك، فوالله لا تمجوا ذكرنا، و لا تميت وحينا؛ هر نقشه اي كه داري به كار ببر، ولي مطمئن باش تو نمي تواني برادر مرا بكشي و بميراني، برادر من زندگيش طور ديگر است، او نمرد، بلكه زنده تر شد.

در آنوقت مرثيه گوها مثل مرثيه گوهاي حالا نبودند. كميت مرثيه گو بود، دعبل خزاعي مرثيه گو بود. همان دعبل خزاعي كه گفت: پنجاه سال است كه من داد خودم را به دوش كشيده ام! او طوري مرثيه مي گفت كه تخت خلفاي اموي و عباسي را متزلزل مي كرد.

او كه محتشم نبود، شعراي ما چرخ و فلك را مسئول شهادت حسين دانسته اند، كميت كه اين جور نبوده، يك قصيده كه مي گفت دنيا را متزلزل مي كرد. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 125و126.