بازگشت

پرستار حضرت سجاد


دو حادثه در اين شب پيش آمده كه زينب را خيلي منقلب كرده است: يكي در عصر تاسوعاست و ديگر در شب عاشورا. در اين شب ابا عبدالله برنامه خيلي مفصلي دارد. يكي از برنامه ها اينست كه به كمك اصحابش اسلحه را براي فردا آماده مي كنند. مردي است به نام جون يا هون، آزاد شده ابوذر غفاري است. متخصص در كار اسلحه سازي بود. خيمه اي به سلاح ها اختصاص داشت، و اين مرد در آن خيمه مشغول آماده كردن سلاح ها بود. ابا عبدالله آمده بود از او سركشي بكند. اتفاقا اين خيمه مجاور است با خيمه زين العابدين كه بيمار بود و زينب (س) از او پرستاري مي كرد. اين دو خيمه نزديك يكديگر است و ابا عبدالله دستور داده بود چادرها را در آن شب نزديك به همديگر برپا كنند، به طوري كه طناب ها داخل يكديگر بود.