بازگشت

شعارهاي احياگر


عظمت ابا عبدالله چيز ديگري است او چيزي است، ما چيز ديگري، شعارهايي كه در سينه هاي و نوحه سرايي ها مي دهيد، شعارهاي حسيني باشد، بسيار بسيار خوب است. ائمه اطهار دستور مي دادند افرادي كه شاعر بودند نوحه خوان بودند، نوحه سرا بودند، بيايند براي آنها ذكر مصيبت بكنند؛ آنها شعر مي خواندند و ائمه اطهار گريه مي كردند. نوحه سرايي و سينه زني و زنجير زني، من با همه اينها موافقم، ولي به شرط اينكه شعارها، شعارهاي حسيني نيست. شعارهاي حسيني شعارهايي است كه از اين تيپ باشد؛ فرياد مي كند: الا ترون ان الحق لا يعمل به، و ان الباطل لا يتناهي عنه؟ ليرغب المؤمن في لقاء الله محقا؛ مردم! نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و كسي باطل روگردان نيست؟ در چنين شرايطي، مؤمن (نگفت حسين يا امام) بايد لقاء پروردگارش را بر چنين زندگي اي ترجيح بدهد.

يا لا اري الموت الا سعاده، و الحياه مع الظالمين الا برما؛ (هر جمله اش سزاوار است كه با آب طلا نوشته شود و در همه دنيا پخش گردد، و اين باز هم كم است. ) من مرگ را جز خوشبختي نمي بينم، من زندگي با ستمكاران را جز ملالت و خستگي نمي بينم.



مرا عار آيد از اين زندگي

كه سالار باشم كنم بندگي



شعارهاي حسين عليه السلام شعارهاي محيي بود: يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم.