بازگشت

آخرين لحظات قاسم


در حالي كه جناب قاسم آخرين لحظاتش را طي مي كند و از شدت پاهايش را به زمين مي كوبد. والغلام يفحص بر جليه آن وقت شنيدند كه ابا عبدالله چنين ميگويد: يعز والله علي عمك ان تزعوه فلا ينفعك صوته؛ پسر برادرم! چقدر بر من ناگوار است كه تو فرياد كني يا عماه! ولي عموي تو نتواند به تو پاسخ درستي بدهد، چقدر بر من ناگوار است كه به بالين تو برسم، اما نتوانم كاري براي تو انجام بدهم. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 285.