بازگشت

اصحاب فداي خاندان


نوشته اند تا اصحاب زنده بودند، تا يك نفرشان هم زنده بود، خود آنها اجازه نداند يك نفر از اهل بيت پيغمبر، از خاندان امام حسين، از فرزندان، از برادرزادگان، از برادران از عموزادگان، به ميدان برود، مي گفتند: آقا اجازه بدهيد ما وظيفه مان را انجام بدهيم، ما وقتي كشته شديم خودتان مي دانيد.

اهل بيت پيغمبر منتظر بودند كه نوبت آنها برسد. آخرين فرد از اصحاب ابا عبدالله كه شهيد شد يك مرتبه ولوله اي در ميان جوانان خاندان پيغمبر افتاد. همه از جا حركت كردند. نوشته اند: فجعل يودع بعضهم بعضا شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خدا حافظي كردن، دست به گردن يكديگر انداختن، صورت يكديگر را بوسيدن. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 231.