بازگشت

هم مجاهد و هم مهاجر


پيغمبر اكرم در عالم رويا به او (امام حسين عليه السلام) فرموده بود: حسينم! مرتبه و درجه اي هست كه تو به آن مرحله و درجه نخواهي رسيد مگر از پلكان شهادت بالا بروي، مهاجر الي الله و رسوله در حدود بيست و سه چهار روز عملا حسين بن علي در حال مهاجرت بود. از آن روزي كه از مكه حركت كرد، روز هشتم ماه ذي الحجه تا روزي كه به سرزمين كربلا رسيد و آنجا باراندازش و خرگاه خودش را در آنجا فرود آورد. آن روزي كه از مكه حركت كرد و آن خطبه معروفي را كه نقل كرده اند خواند، هجرت و جهادش را توأم با يكديگر ذكر كرد: خط الموت علي ولد آدم مخط القلاده علي جيد الفتاه و ما اولهني الي اسلافي الشتياق يعقوب الي يوسف؛ ايها الناس! مرگ براي فرزند آدم زينت قرار داده شده است، آنچنان كه يك گردنبند براي يك زن جوان زينت است. مرگ ترسي ندارد، مرگ بيمي ندارد. شهادت در راه خدا و در راه ايمان، براي انسان تاج افتخار است كه بر سر مي گذارد و براي يك مرد مانند آن گردنبندي است كه يك زن جوان به گردن خود مي آويزد. زينت است، زيور است.

كاني باوصالي تتقطعها عسلان الفلوان بين النواويس و كربلا؛ ايها الناس الان از همين جا گويا به چشم خودم مي بينم كه در آن سرزمين چگونه آن گرگهاي بياباني ريخته اند و مي خواهند بند از بند من جدا كنند.

رضي الله رضانا اهل البيت؛ ما اهل بيت از خودمان رضايي نداريم، رضاي ما رضاي اوست. هر چه او بپسندد ما آنرا مي پسنديدم. او براي ما سلامت بپسندد، ما سلامت را مي پسنديم. بيماري بپسندد، بيماري مي پسنديم، سكوت بپسندد، سكوت مي پسنديدم. تكلم بپسندد، تكلم، سكون بپسندد، سكون، تحرك بپسندد، تحرك، گفت:



قضايم، اسير رضا مي پسندد

رضايم بدانچه قضاء مي پسندد



چرا دست يازم چرا پاي كوبم

مرا خواجه بي دست و پا مي پسندد



كاني باوصالي تقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و كربلا در جمله آخر، هجرت خودش را اعلام مي كند: من كان فينا باذلا مهجته و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحا انشاء الله؛ هر كسي كه كاملا آماده است كه خون قلبش را هدر كند ما در اين راه يك هديه بيشتر نمي خواهيم)، هر كسي حاضر است با من هم آواز باشد و مانند من كه هديه ام خون قلبم است در اين راه، چنين هديه اي را براي خداي خودش بفرستد، چنين هديه اي در راه خداي خودش بدهد، چنين آمادگي دارد، آماده يك مهاجرت باشد، آماده يك كوچ و رحلت باشد كه من صبح زود كوچ خواهم كرد. فاني راحل مصبحا انشاء الله.