بازگشت

سكوت در مقابل جبار جائر ممنوع


(امام حسين عليه السلام) به مرز عراق وارد شده و با لشكر حر بن يزيد رياحي مواجه گرديده است. هزار نفر مأمورند كه او را تحت الحفظ به كوفه ببرند. در اينجا حسين بن علي عليه السلام خطابه معروفي را كه مورخين معتبري امثال طبري نقل كرده اند ايراد و در آن سخن پيغمبر تمسك مي كند، به اصل امر به معروف و نهي از منكر تمسك مي كند: ايها الناس! من راي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله، ناكثا لعهد الله مستأثرا لفي ء الله، معتديا لحدود الله، فلم يغير عليه بقول و لا فعل كان حقا علي الله ان يدخله مدخله، الا و ان هؤلاء القوم قد احلوا حرام الله و حرموا حلاله، و استأثروا في ءالله. [1] يك صغري و كبري بسيار كامل مي چيند. طبق قانون معروف، اول يك كبراي كلي را ذكر مي كند: ايها الناس! پيغمبر فرمود: هر گاه كسي حكومت ظالم و جائري را ببيند كه قانون خدا را عوض مي كند، حلال را حرام، حرام را حلال مي كند، بيت المال مسلمين را به ميل شخصي مصرف مي كند، حدود الهي را بر هم مي زند، خون مردم مسلمان را محترم نمي شمارد، و در چنين شرايطي ساكت بنشيند، سزاوار است خدا (حقا خدا چنين مي كند، يعني در علوم الهي ثابت است) كه چنين ساكتي را به جان چنان و جابري ببرد.

بعد صغراي مطلب را ذكر مي كند: ان هؤلاء القوم. . . اينها كه امروز حكومت مي كنند (آل اميه) همين طور هستند. آيا نمي بينيد حرام ها را حلال كردند و حلال ها را حرام؟ آيا حدود الهي را به هم نزدند، قانون الهي را عوض ‍ نكردند، آيا بيت المال مسلمين را در اختيار شخصي خودشان قرار ندادند و مانند مال شخصي و براي شخص خودشان مصرف نمي كنند؟ بنابراين هر كس كه در اين شرايط ساكت بماند، مانند آنهاست، بعد تطبيق به شخص ‍ خود كرد، و انا احق من غير؛ من از تمام افراد ديگر براي اينكه اين دستور جدم را عملي كنم، شايسته ترم.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 4، ص 304.