بازگشت

اوضاع خاص زمان معاويه


بايد اوضاع خاصي را كه در زمان معاويه و در اثر خلافت يزيد پيدا شده بود در نظر گرفت:

خود موضوع خلافت موروثي كه جامع عمل پوشيدن به آن آرزوي ديرين ابوسفيان بود گفت: تلقفوها بلقف الكره و لتصيرن الي اولادكم وراثه. اما والذي يحلف به ابوسفيان لا جنه و لا نار. . .

امام در زمان خود معاويه به اين امر و به كارهاي معاويه معترض بود و حتي در يك نامه به معاويه نوشت: من مي ترسم نزد خدا از اينكه عليه تو قيام نمي كنم مسئول باشم. امام در زمان معاويه اقداماتي مي كرد كه معلوم بود قصد شورش دارد.

در اينجا يك مطلب هست و آن اينكه اينگونه قيامها، بلكه مطلق امر به معروف و نهي از منكر يك وظيفه تعبدي نيست كه ما هر وقت منكري را ديدم نهي كنيم و بر ما نباشد كه به نتيجه و اثر كار توجه داشته باشيم، بلكه احتمال اثر يا اطمينان به نتيجه لازم است، يعني اين كار از نوع كارهايي است كه بر مكلف است نتيجه كار را برآورده كند، والا بي جهت نيرويي را مصرف كرده و به هدر داده است. (مسئله اعتقاد امام به نتيجه كارش ‍منطقش منطق انقلابي و منطق شهيد و طرفدار توسعه خونريزي و گسترش ‍ انقلاب بود، مطلبي و پيامي داشت كه آن پيام را فقط مي خواست به خون رقم كند هرگز پاك نشود. ). [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 3، ص 179.