بازگشت

جمله پر مفهوم امام حسين


جمله اي از امام حسين عليه السلام هست كه با اينكه خودم اين جمله را بارها تكرار كرده ام، ولي به معني و عمق آن، خيلي فكر نكرده بودم. اين جمله در آن وصيتنامه معروفي است كه امام به برادرشان محمد ابن حنفيه مي نويسد. محمد ابن حنفيه بيمار بود به طوري كه دستهايش فلج شده بود و لهذا از شركت در جهاد معذور بود. ظاهرا وقتي كه حضرت مي خواستند از مدينه خارج شوند، وصيت نامه اي نوشتند و تحويل دادند. البته اين وصيت نامه نه به معناي وصيت نامه اي است كه ما مي گوييم، بلكه به معناي سفارشنامه است كه به معناي اينكه وضع خودش را روشن مي كند و حركت و قيام من چيست و هدفش چيست.

ابتدا فرمود: اني لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي. اتهاماتي را كه مي دانست بعدها به او مي زنند، رد كرد. خواهند گفت: حسين دلش مقام مي خواست، دلش نعمتهاي دنيا مي خواست، حسين يك آدم مفسد و اخلالگر بود، حسين يك آدم ستمگر بود. دنيا بداند كه حسين جز اصلاح امت، هدفي نداشت، من يك مصلحم.

بعد فرمود: اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيره جدي و ابي. هدف من، يكي امر به معروف و نهي از منكر است و ديگر سير كنم، سيره قرار بدهم همان سيره جدم و پدرم را. اين جمله دوم، خيلي بايد شكافته شود. اين جمله در آن تاريخ، معني و مفهوم خاصي داشته است. چرا امام حسين بعد كه فرمود مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم، اضافه كرد مي خواهم سير كنم به سيره جدم و پدرم؟ ممكن است كسي بگويد همان گفتن امر به معروف و نهي از منكر كافي بود، مگر سيره جد و پدرش، غير از امر به معروف و نهي از منكر بود؟ جواب اين است كه اتفاقا بله؟!