بازگشت

اتمام حجت


يكي از آقايان سوال كرده است كه: اين اتمام حجت در مقابل تاريخ، به چه شكل مي شود: پس مسأله امامت چه مي شود؟ نه، مسأله امامت به اين معني نيست كه امام ديگر تكليف و وظيفه شرعي نداشته باشد، اتمام حجت درباره اش معني نداشته باشد. علي عليه السلام در خطبه شقشقيه مي فرمايد: لو لا حضور الحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علي العلماء ان لا يقاروا علي كظه ظالم و لا سغب مظلوم لا لقيت حبلها علي غاربها و لسقيت آخرها بكأس اولها. [1]

راجع به زمان خلافت خودش مي گويد: اگر نبود كه مردم حضور پيدا كرده بودند و حضور مردم حجت را بر من تمام كرده بود، و اگر نبود كه خدا از علما و دانايان پيمان گرفته است كه آنجا كه مردم تقسيم مي شوند به سيراني كه پر سير خورده اند. گرسنگان گرسنه، عليه اين وضع نامطلوب به سود گرسنگان و عليه پرخورها قيام بكنند؛ خلافت را قبول نمي كردم. من از نظر شخص خودم علاقه اي به اين كار نداشتم، ولي اين وظائف و مسؤوليتها به عهده من گذاشته شده بود.

امام حسين هم اين جور است. اصلا امام كه امام است، الگو است، پيشواست. ما از عمل امام مي توانيم بفهميم كه وظائف را چگونه بايد تشخيص داد و چگونه بايد عمل كرد. [2]


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 3.

[2] حماسه حسيني، ج 2، ص 275.