بازگشت

ترغيب و تشويق افراد بر كسب و تجارت


ممكن است از مجالس بزرگداشت واقعه خونين كربلا در جهت بهبودي شئون اقتصادي بيشترين استفاده را نمود زيرا همان طور كه در روايت است: (مَنْ لا مَعاشَ لَهُ لا مَعادَ لَهُ) [1] اقتصاد موفّق تنها در سايه كسب و بهره وري صحيح در امر زراعت، تجارت، صنعت و بهره برداري مناسب از منابع طبيعي تحقّق و شكل مي گيرد.

پس ضروري است كه مردم را به كسب و تجارت تشويق و ترغيب نمود و با استفاده از روشهاي تأثيرگذاري مطلوب، آنها را بر تلاش و نشاط بيشتر و همّت بالاتر و نيز گسترش فعاليتهاي شغلي در شئون مختلف واداشت و اين خود سبب كاهش آمار بيكاران و رخت بر بستن روح تنبلي و رفاه طلبي زيانبار از ميان مسلمانان و غير مسلمانان خواهد بود.

هر گونه بي توجّهي نسبت به اين وظيفه و ديگر وظايف گذشته موجب افزايش بيكاري و فقر گرديده و خود منشأ بسياري از انحرافات و خطرات مي باشد: (كادَ الفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً) [2] .

در روايات است كه چون پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم انساني را مشاهده مي كردند كه بيكار بوده و در پي شغل و كسبي نيست مي فرمودند: «سقط من عيني» - از چشم من افتاد -.

امّا الگوپذيري ثروتمندان از فرهنگ اقتصادي غرب در واريز نمودن اموال به حسابهاي بانكي و اكتفا در امرار معاش به بهره هاي حاصله - چنانكه ديده مي شود بعضي افراد در كشورهاي اسلامي به اين شيوه روي آورده اند - خود عاملي مهم در افزايش بيكاري و مسبّب روي گرداني از تكيه بر نيرو و خلاقيّت خود در امر توليد و گرايش به مصرف گرايي بوده و سختي و رنج اين روش از كسب درآمد بر دوش كارگران مي باشد. در حالي كه اين قبيل افراد به انسانهاي عاطل و باطل تبديل شده اند، جمعي براي بدست آوردن لقمه ناني براي خود و براي همين انسانها به سختي تلاش مي كنند.

به عقيده كارشناسان مسائل اقتصادي، همواره ربا منشأ فتنه ها و شراره جنگها بوده است. [3] .

در اين ميان وظايف و مسئوليّتهاي عديده و مهمي بر دوش مجالس حسيني است كه بايد به انجام آن همّت گمارند:

اوّل: در جهت اصلاح انحرافات در جامعه و هدايت مردم به زندگي سالم توأم با آرامش، كوشش كنند.

دوم: براي بازگشت و اجراي قانون سَبق و حيازت تلاشي مستمر مبذول دارند، در حديث شريف آمده است: (مَنْ سَبَقَ اِلي ما لَمْ يَسْبِق اِلَيْهِ مُسْلِمٌ فَهُوَ لَهُ) [4] .

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند: (عادِي الأرْضِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ، ثُمَّ انّها لَكُم مِنِّي أَيُّها المُسْلِمُونَ) [5] .

و (مَنْ أَحْيي أَرْضاً مَواتاً فَهِيَ لَهُ)، «هر كس زمين مرده اي را آباد كند مالك آن مي شود». [6] .

سوم: نسبت به تحقّق و تطبيق قاعده سلطنت بر مال و جان در جامعه اسلامي سعي وافر نمايند، زيرا (النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلي أمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ) «مردم بر جان و مال خود نسبت به هر گونه تصرف صحيح و عقلي سلطه و اختيار دارند» [7] و ديگر روايات و قوانين فقهي [8] تا بيش از نيم قرن در تمامي شهرهاي كشور پهناور اسلامي حاكم بود امّا زمامداران مستبد و ديكتاتور پس از سيطره و تسلّط بر كشورهاي اسلامي، به امر اربابان خود شروع به جعل و وضع قوانيني كردند كه نيروها، لياقتها و خلاّقيتها را محدود كرد و آزاديهاي اسلامي را در بند كشيد، قوانين نادرستي كه با فطرت سليم ناهمگون و با شريعت محمّدي صلي الله عليه وآله وسلم ناسازگار بود مسلمانان را در چنان بحراني گرفتار ساختند كه هرگز در تاريخ اسلام سابقه نداشته است.

اكنون بايد از محرّم در جهت بازگشت قوانين اسلام و عزّت و سيادت مسلمين، بالاترين بهره ها را ببريم.


پاورقي

[1] کسي که از گذران زندگي خود در اين دنيا درمانده در انديشه اصلاح آخرت خود نخواهد بود.

[2] بيم آن مي‏رود که فقر آدمي را به پرتگاه کفر بکشاند، بحارالانوار: جلد 69، صفحه 29، حديث 26.

[3] مسئله ربا و اسباب آن و بيماريهاي ناشي از آن و نيز راههاي علاج آن را مؤلّف محترم در کتابهاي: «الفقه: الاقتصاد» و «الاقتصاد الاسلامي المقارن» و «لماذا تأخّر المسلمون؟» «البنک الاسلامي» به بحث گذارده است.

[4] هر کس بر چيزي که مسلماني بر آن سبقت نگرفته، سبقت بجويد مالک آن خواهد بود، وسائل الشيعه: جلد 17، صفحه 328 با کمي اختلاف.

[5] زمينهايي که از روزگاران قديم متروک بوده از آن خدا و رسول است، اکنون آنها را به شما مسلمانها واگذاردم و (من حاز ملک) هر کس حيازت کند مالک مي‏شود» از کتاب جواهر چنين بدست مي‏آيد که اين جمله روايت مي‏باشد.

[6] تهذيب الاحکام: جلد 7، صفحه 152، حديث 22.

[7] بحارالانوار: جلد 2، صفحه 272، حديث 7. (و قيد أنفسهم: مستفاد از آيه شريفه: «النَّبِيُّ أَوْلي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أنْفُسِهِمْ» سوره احزاب: آيه 6 مي‏باشد).

[8] جهت اطلاع بيشتر به کتابهاي «القواعد الفقهيه» و «الفقه: احياء الموات» از نويسنده بزرگوار همين کتاب مراجعه شود.