بازگشت

تربت سرخ


امام باقر عليه السلام مي فرمايد: روزي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در خانه امّ سلمه بود. سفارش كرد: كسي نزد من نيايد. طولي نكشيد كه حسين عليه السلام در حالي كه كودك بود، وارد شد و سراغ پيامبر را گرفت و بلافاصله خودش را به پيامبر رساند.

امّ سلمه مي گويد: به دنبالش دويدم (شايد مانع شوم). وقتي به او رسيدم، ديدم حسين صلي الله عليه و آله و سلم روي سينه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشسته است و پيغمبر گريه مي كند و چيزي در دست دارد.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: امّ سلمه! اين جبرئيل است كه به من خبر مي دهد حسينم كشته خواهد شد. اين هم خاك سرزميني است كه حسين در آنجا شهيد مي شود. آن را نزد خود نگهدار. هر وقت به خون تبديل شد، حسينم كشته گرديده است.

امّ سلمه عرض كرد: يا رسول اللّه! از خدا بخواه از او دفع كند.

فرمود: خواستم و خدا وحي كرد: اين درجه اي است كه هيچ كس بدان نرسد (جز حسين عليه السلام). حسين، هر يك از پيروان خود را كه شفاعت كند، پذيرفته مي شود. حضرت مهدي عليه السلام فرزند او است. خوشا به حال كسي كه از دوستان و پيروان حسين باشد! به خدا قسم آنها در روز قيامت رستگارند. [1] .


پاورقي

[1] نفس المهموم، ص 16.