بازگشت

معارف عميق قرآن


در روايتي امام حسين عليه السلام مراتب و معارف قرآن كريم را اين گونه بيان مي فرمايد:

كتاب الله عزوجل علي أربعة أشياء: علي العبارة و الاشارة و اللطايف و الحقايق. فالعبارة للعوم و الاشارة للخواص و اللطائف للأولياء و الحقايق للأنبياء. [1] .

كتاب خدا بر چهار چيز استوار است: عبارات و رمزها (اشاره ها) و لطايف و حقايق. عبارات آن براي توده ي مردم است. اشاره و رموزات، از آن خواص و بندگان ويژه است. لطايف آن براي اوليا است و حقايق آن نيز براي پيامبران و انبياء است.

در اين حديث، امام حسين عليه السلام ضمن بيان اين كه قرآن، داراي معارف عميقي است، بهره مندي از آن را براي همگان ميسر مي داند. مقصود از عبارات»، شناخت مفاهيم در حد ترجمه و دانستن معاني لغات است كه توده هاي مردم در آن سهم دارند. مقصود از «اشارات قرآن» فهم قرآن است، در حد تفسير آن است كه در حوزه ي صلاحيت متخصصان قرآن و مجتهدان تفسير است كه به ابزار تفسير مجهزند. منظور از «لطايف قرآن»، نكات و برداشت هايي است كه از حد فهم بيش تر علماي تفسير، فراتر بوده، شرط ولايت الهي را طلب مي كند، آنان كه دل به خدا سپرده اند و خدا سرپرستي آنان را بر عهده گرفته است و از ياران و حواريون خاص پيشوايان معصومند، به حوزه ي لطايف قرآن راه يافته، از آن بهره مند مي شوند. مقصود از «حقايق قرآن»، ذات قدسي و مكنون ملكوتي قرآن است كه اتصال و تماس با آن، معصوم را مي سزد و دست ديگران، از آن حوزه، كوتاه است: «لا يمسه الا المطهرون». [2] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 89، ص 20.

[2] واقعه (56) آيه‏ي 79.