بازگشت

بيان


سابقا در باب صدور كرامات و معجزات انبيا و اوليا اشاره شد كه نفوس قويه قدرت دارند موجودات عالم مثال و غيب را به معرض عالم شهادت آورند و آنچه در قوه ي خيال ايشان صورت پذيرد، در خارج موجود شود. و چون صديقه ي كبري (س) تصور لباس و خياط و ذكر او را براي تسليه ي خواطر ايشان نمود، خارجيت پيدا كرد. و در خبر ديگر نيز وارد شده كه در


روز عيدي سبطين به حضور رسول اكرم آمدند و جامه ي نو خواستند. جبرئيل از جامه هاي بهشتي دو جامه ي سفيد آورد. آن دو نور ديدگان رسول، درخواست جامه ي رنگين نمودند. پيغبمر طشت طلبيد و جبرئيل آب ريخت. حسن خواهش لباس سبز كرد و حسين لباس سرخ خواست، و جبرئيل خبر داد پيغمبر را به شهادت آن دو بزرگوار، و اهل كوفه در قبال اين اعزاز الهي تمام ملابس سيدالشهداء (ع) را از تن او بيرون كردند. [1] و «سبط» نيز در «تذكره» نقل كرده: «اخذوا جميع ما كان عليه حتي سرواله». [2] و «ابن شهر آشوب» گفته: سراويل فوقاني را بيرون كردند. و حديث جمال و بند سراويل از وقايع مستفيضه ي در كتب است.

و نعم ما قيل:



لئن كان ثوبي فوق قيمته الفلس

فلي فيه نفس دون قيمته الانس





پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 43، ص 75.

[2] سبط ابن الجوزي: تذکرة الخواص، ص 228، چاپ مؤسسة أهل البيت، لبنان.