بازگشت

بيانات


انبيا از مواريث مخصوصه است كه بايست نزد اوصياي ايشان باشد، كه از جمله ي مواريث، سلاح و كتب و انگشتري است كه از زمان آدم ابوالبشر يدا بيد و خلفا عن سلف مضبوط و موروث بوده، و شرح آن ار از كتاب «اثبات الوصيه» مسعودي كه از اعاظم علماي اماميه است، هر كه خواهد رجوع نمايد. و در اين باب، احاديث بسيار وارد شده و در احتجاجات اميرالمؤمنين (ع) وارده شده كه گفت: انگشتري پيغمبر را غير من كسي ندارد و در جمله اي از اخبار وارد است كه انگشتري سليمان نزد امام هر زماني است كه از علامات امامت است و در دست غير امام نيفتد.

و در خبري وارد است كه در دست حضرت امام محمدتقي (ع) انگشتري بود كه از كثرت استعمال، نقره ي آن ساييده شده بود و يا آن كه نگين او لاغر بود و فرمود: اين انگشتر سليمان است. و معلوم است كه آن انگشتري كه از ذخاير نبوت است، به دست غير امام نخواهد رسيد.

و در «عيون الاخبار» و «امالي» در باب «نقش خواتيم انبيا و ائمه» روايتي وارد شده از حضرت رضا (ع) كه جناب سيدالشهداء (ع) را انگشتري بوده كه نقش آن «لا اله الا الله بالغ أمره» [1] بوده و همان انگشتر در دست حضرت سجاد (ع) و باقر (ع) بوده.

و در روايت «كافي» است كه حضرت حسين را نيز انگشتري بوده كه نقش آن «حسبي الله» [2] بوده و حضرت سجاد را نيز انگشتري بوده كه نقش آن «خزي و شقي قاتل الحسين بن علي» [بوده].

و در سابق گذشت كه هيچ يك از ذخاير نبوت و سلاح رسول الله را در كربلا به غارت نبردند، بلكه در مدينه به ام سلمه سپرده شد و او تسليم حضرت سجاد نمود. پس جمع خبر «امالي» با حكايت معروفه در كتب مقاتل كه انگشتر آن حضرت را در كربلا «بجدل بن سليم» برد، ممكن است كه انگشتري كه در دست مبارك آن جناب بوده، غير انگشتر ميراث نبوت


باشد، اگر چه ظاهر خبر انكار بردن انگشتري است، ولي شايد مراد انگشتر معهود باشد، و الله أعلم.



پاورقي

[1] خدا کار خود را به مقصد مي‏رساند.

[2] خدا براي من بسنده است.