بازگشت

فايده


آنچه در اين حديث و امثال آن وارد شده از آب آشاميدن سيدالشهداء (ع) و اصحابش بر وجه كرامت و معجزه، منافاتي با احاديث وارده در عطش آن مظلوم ندارد، زيرا كه آب بهشتي و عالم مثال شايد اطفاي حرارت بردن عنصري نكند يا آن كه كفايت از تشنگي مستمره ننمايد، زيرا كه اين وقايع بر سبيل اتفاق بوده، مانند احاديثي كه در نزول طعامهاي بهشتي براي اهل بيت وارد شده كه منافاتي با طول گرسنگي به حسب ظاهر ندارد، يا آن كه اين گونه خوردن و آشاميدن از عالم ديگر و به وضع ديگر است، مثل آن كه رسول اكرم (ص) در حال صوم مي فرمود: «لست كاحدكم أبيت عند ربي يطعمني و يسقين» [1] و اين خوردن و آشاميدن منافاتي با صوم ظاهري ندارد. و نظير اين خبر است نيز آنچه در «ثاقب المناقب» از كتاب «بستان» نيز نقل كرده از امام ثامن كه ملكي بر حضرت حسين نازل شد در حالي كه اصحابش از او آب خواسته بودند و شكايت از تشنگي داشتند. آن ملك گفت: حق تعالي سلامت گويد و فرمايد: آيا تو را حاجتي هست؟ گفت: «هو السلام من ربي السلام» [2] اصحاب من از تشنگي شكايت دارند. گفت: خدا فرمايد كه در مكان پشت سرت خطي بكش با انگشت؛ پس با انگشت سبابه خطي كشيد، نهري جاري شد از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر. آن حضرت و اصحابش آشاميدند و آن ملك نيز آشاميد و گفت: اين از آب رحيق مختوم [3] است

و در خبر ديگر نيز از طبري نقل شده به سند خود از امام صادق (ع) كه سيدالشهداء (ع) اصحاب خود را خواند و گفت: هر كس از شما تشنه باشد، بيايد، و ابهام [4] خود را در كف هر يك مي گذاشت و آب جاري مي شد، تا سيراب شدند.

و نيز روايت شده كه سه روز قبل از شهادت، اصحاب خود را نزد خود طلبيده و مائده ي [5] بهشتي براي ايشان حاضر شد و خوردند و آشاميدند.

و از اين قبيل احاديث از كتب معجزات بسيار است و تمامي از يك مأخذ صحيح صادر است، و الله العالم.



پاورقي

[1] من مانند شما نيستم، پيش پروردگارم مي‏مانم و او مرا سير و سراب مي‏کند.

[2] او سلام است و سلام از پروردگار من است.

[3] شربت گواراي بهشتي که سر آن پوشيده و مهر شده است.

[4] انگشت شست.

[5] سفره و خوراک.