بازگشت

خاتمه


در كتاب مستطاب «كافي» و «بصائر الدرجات» رواياتي وارد شده كه ائمه طاهرين ملاقات و مشاهده ي ملائكه [1] هستند؛ يعني آمد و شد ملائكه نزد ايشان است، و مصاحفه كند ملائكه ايشان را و قدم زند بر بساط ايشان و مجسم شوند براي ايشان، و مزاحمت نمايند تكيه گاه ايشان را، و بسا باشد كه از نرمه ي بالهاي ملائكه تعويذ [2] و سبحه [3] اخذ


نمايند و اين اخبار منافي نيست با اخباري كه در فرق ميانه ي رسول و نبي و محدث (به فتح دال) وارد شده كه رسول كسي است كه معاينه نمايد [4] ملك وحي را و كلام او را بشنود، و نبي بشنود كلام ملك را و معاينه نكند، و محدث بشنود كلام را و نبيند شخص ملائكه را، و نبي در عالم رؤيا الهام شود، و محدث در بيداري استماع كلام [5] نمايد و شخص را نبيند. و جهت عدم منافات، آن است كه كلمات سابقه معلوم شد كه ملائكه مراتب مختلفه دارند؛ بعض طبقات آنها مجسم شوند براي اولياء و ليكن روح القدوس را امام مشاهده نكند و بلكه استماع كلام او نمايد. و شايد مراد به روح القدس جبرئيل باشد. و عدم مشاهده ي او به صورت اصليه مراد باشد، و به غير صورت اصليه ممكن است كه مشاهده شود؛ چنانچه براي ابن عباس ميسر شد. و شرح اين جمله به مراجعه ي كتاب حجت «كافي» و امامت «بحارالأنوار» ظاهر شود.

و در خبر معتبري در كتاب «كامل الزيارات» وارد شده كه روز عاشورا، بعد از شهادت، مردي را ديدند فرياد مي كند. از او پرسيدند كه: براي چه فرياد مي كني؟ گفت:من مشاهده كنم پيغمبر را به سوي شما نظر مي نمايد و به زمين كربلا نظر مي نمايد. حضرت صادق (ع) فرموده: فرياد كننده جبرئيل بود و مشاهده كردن مردم او را مثل مشاهده ي عبدالله بن عباس از كرامات و معجزات حضرت سيدالشهداء (ع) بوده.


پاورقي

[1] يعني جايگاه آمد و رفت. صفار: بصائر الدرجات، ص 95 - 90، شرکت چاپ کتاب، 1380؛ کليني: کافي، ج 1، ص 393، چاپ دارالشعب - دارالتعارف.

[2] به خدا پناه بردن (اعوذ بالله گفتن).

[3] تسبيح.

[4] ديدن.

[5] شنيدن سخن.