بازگشت

سر لطيف


گريستن تمام موجودات بر سيد مظلومين، مستفيض در اخبار است؛ و بر مردم هشيار آشكار است كه مكالمه ي اوليا به اندازه ي عقول مخاطبين است و غالبا از باب استعمال الفاظ در معاني كليه است. و در خبري امام صادق (ع) مي فرمايد: مباش از كساني كه لفظي را بشنود و بر يك معني خاص حمل كند. و اكثر تأويلات كه در احاديث اماميه وارد است مبني بر اين قاعده است. و بعد از آگاهي بر آن قاعده، بسياري از الفاظ فرقه ي حقه ي اماميه از غرابت [1] و تنافي [2] خارج شود؛ مثل اين است كه الفاظ صراط و ميزان و مرصاد و اعراف، هر يك در معاني متعدده استعمال شده، شخص جاهل كه غافل از اين قاعده باشد، گمان كند اين تأويلات مجاز يا


مجازفه [3] در اقوال است. و در توان گفت اين معني مجاز نباشد، و هرگاه اهل عربيت، تصديق اين مطلب نكرده، از باب عدم احاطه و اطلاع است؛ مثلا گريستن معني عامي دارد كه عبارت از اظهار اندوه و غمناك بودن باشد؛ اين معني در انساني به ريختن اشك و انقباض جبهه كشف شود؛ و خصوصيات كه القاء شود، در صاحب شعوري كه اندوهناك بر چيزي شود و گرفتگي در ذات او هويدا شود، گريان خواهد بود. بلي گريه ي انسان، ريختن اشك چشم است، اما بودن چشم و جريان دمع مدخليتي در حقيقت گريستن ندارد. چه در صدق مفاهيم تحقق مبادي [4] معتبر است و تحقيق غايات [5] ، نه اعتبار تحقيق كواشف [6] ، مثل اينكه در اطلاق اسماء الله مانند رحيم و عليم، روح رحمت و انكشاف معتبر است، نه آن كه رقب قلب صنوبري يا بودن قواي جسمانيه ي ادراك دخلي در تحقق حقيقت رحم و علم داشته باشد. و به اين مطلب جمله اي از بزرگان مفسرين تصريح كرده اند كه اسماء الهيه به اعتبار غايات صادق است نه به اعتبار مبادي. و نيز بايد دانست كه هر موجودي كه در عالم جسمانيات پيدا شده، از عالم غيب به عالم شهادت آمده، و هر موجود جسماني صورتي عقلاني دارد؛ چنان كه گفته اند: «صورتي در زير دارد آنچه در بالاستي» بلكه همان نحو كه انواع كليات، مانند ارض و سماء، رب النوع عقلاني دارد، آحاد و اشخاص هم صور عقليه دارند، و ابواب بسياري از احاديث دلالت بر اين مطلب دارد، مثل احاديث حمله ي عرش كه چهار ملك است: يكي به صورت آدمي و يكي به صورت كركس و يكي به صورت شير و يكي به صورت گاو، و هر يك طلب روزي براي افراد و نوع خود مي نمايد [7] ، و احاديثي نيز در باب آواز خروس در سحر و اين كه همه ي خروسها تابع خروس عرش هستند. [8] و در تفسير «يا من أظهر الجميل و ستر القبيح» [9] وارد شده كه هر شخصي صورتي در آسمان دارد، و اين صور عقلانيه اتحاد شخصي با صورت جسمانيه دارند. پس هرگاه اندوهي براي ملايك و ارباب انواع پيدا شود، سرايت به تمام موجودات حتي جمادات و نباتات خواهد كرد. اين است مراد به حديث شريف كه فرمودند:


گريست بر حسين بن علي (ع) «ما يري و ما لا يري» [10] و استثناي بعض اماكن مانند بصره و دمشق و بعض طوايف مانند آل حكم بن العاص از جهت اهالي آن بلاد و عداوت ايشان بوده با اهل بيت عصمت، و گرنه ارض شام از اراضي مقدسه و ممدوحه در اخبار است، و شرح رفتار و كردار اهل شام در ايام عاشورا در حديث سي و چهارم ذكر مي شود ان شاء الله.


پاورقي

[1] عجيب و غريب بودن.

[2] تناقض و دوگانگي.

[3] گزافه‏گويي.

[4] ريشه‏ي هر فعل و مضمون هر جمله.

[5] اهداف.

[6] نشانه‏ها و علامتها.

[7] علامه‏ي مجلسي، بحارالأنوار، ج 7، ص 142، طبع کمپاني.

[8] همان، ج 74، ص 185 - 181.

[9] «اي که نيکيها را آشکار مي‏کني و زشتيها را مي‏پوشاني».

[10] اشاره به آدميان و پريان. کامل الزيارات، ص 80، طبع المطبعة المبارکة المرتضوية، النجف الاشرف، عام 1356، عن الصادق (ع).