بازگشت

شفاي چشم سيد محمد باقر سلطان آبادي به بركت مقنعه ي حضرت زينب


سيد محمد باقر سلطان آبادي، كه از بزرگان ارباب فضايل و راسخين در علم بود، اين قضيه را فرموده است:

در بروجرد به مرض درد چشم سختي مبتلا شدم، به حدي كه علماي طب از معالجه عاجز آمدند! از آنجا مرا به سلطان آباد آوردند. مرض چشم شدت كرد و ورم بسيار نمود و ديگر سياهي چشم راستم نمايان نبود! از شدت درد چشم، خواب و آرام از من رفت و تمامي اطباي شهر را براي من آوردند و همه ي آنها از معالجه ي چشم، اظهار عجز نمودند. بعضي از آنها مي گفتند: تا شش ماه محتاج معالجه است و برخي مي گفتند: تا چهل روز نياز به مداوا دارد.

اين بيانات، روح مرا افسرده و خسته نموده و عرصه بر من تنگ شد و فوق العاده


نگران و مهموم شدم. تا اينكه يكي از دوستان به من گفت: بهتر است براي استشفا به زيارت مشرف شوي، و من عازم سفر هستم، با من بيا! و چنانچه از خاك كربلا سرمه بكشي، شفا خواهي يافت.

به او گفتم: با اين حال، چگونه مي توانم حركت كنم؟ مگر اينكه طبيب اجازه بدهد! چون به طبيب رجوع كردم، گفت: هرگز مسافرت براي شما جايز نيست، و اگر حركت كني، يكسره نابينا خواهي شد و به منزل دوم نخواهي رسيد مگر اينكه بكلي از ديده محروم خواهي شد! بالاخره رفيق من رفت و من به خانه برگشتم.

سپس يكي ديگر از دوستان من آمد و گفت: مرض ترا، به جز خاك كربلا و مقتل شهدا و مريضخانه ي اولياي خدا شفا نبخشد! و ضمنا خودش شرح داد كه نه سال مبتلا به طپش قلب بودم و همه ي اطبا از معالجه ام عاجز ماندند، تنها از تربت قبر امام حسين عليه السلام، شفا برايم حاصل شد؛ چنانچه ميل داري، متوكلا علي الله حركت كن!

من با توكل بر خدا حركت كردم و در منزل دوم مرض شدت كرد و چنان چشمم به درد آمد كه از فشار درد، چشم چپ نيز به درد آمد. همه ي مصاحبين، مرا ملامت كردند و متفقا گفتند: بهتر است كه به وطن مراجعت كني.

چون هنگام سحر شد و درد چشمم آرام گرفت، در خواب رفتم و حضرت عليا مكرمه صديقه ي صغري، زينب كبري عليهاالسلام را در عالم رؤيا ديدم. بر آن حضرت وارد شدم و گوشه ي مقنعه ي ايشان را گرفتم و بر چشم خود كشيدم و از خواب بيدار شدم! ديگر هيچ المي و دردي در چشم خود حس نكردم و سفر را به پايان رساندم و هيچ دردي در چشم خود نديدم و با چشم سالم ديگرم هيچ فرقي نداشت.

آن واقعه را به رفقا گفتم آنها به چشم من نگاه مي كردند و مي گفتند: ما آثار دردي نمي بينيم، و هيچ فرقي بين دو چشم شما نيست! من اين كرامت را كه از حضرت


زينب عليهاالسلام ظاهر گشته بود، براي همه ي رفقا از زوار و غير زوار نقل كردم. [1] .


پاورقي

[1] ترجمه‏ي دارالسلام مرحوم نوري ج 2، ص 168 - ستاره‏ي درخشان شام ص 326، به نقل از رياحين الشريعة ج 3، ص 164 - سحاب رحمت ص 831.