بازگشت

تجليل از ياران فداكار اسلام


(من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا). [1] .

در ميان مومنان، مرداني هستند كه به عهدي كه با خدا بستند، صادقانه وفا كردند. پس بعضي از آنان پيمان خود را به آخر بردند(در راه خدا به شهادت رسيدند)و بعضي ديگر، در انتظارند و هرگز(عهد و پيمان خود را با خدا)تغيير ندادند.

امام حسين عليه السلام اين آيه ي كريمه را در واقعه ي كربلا بارها خواند و در مناسبت هاي مختلف، به آن استناد مي كرد و در هر يك از اين موارد، اين آيه ي كريمه، مستند اخلاق و رفتار آن بزرگوار بود.

الف)امام حسين عليه السلام در يكي از منازل بين راه، نامه اي براي اهل كوفه نوشت و آن را به دست قيس بن مصهر صيداوي داد تا به مقصد برساند. نزديك كوفه، حصين بن نمير او را گرفت تا تفتيش كند. قيس نامه را ريز ريز كرد. وي را نزد ابن زياد برد. ابن زياد گفت: كيستي؟ قيس گفت: مردي از شيعيان امير المومنين، علي بن ابي طالب و فرزند او!. ابن زياد گفت: چرا نامه را پاره كردي؟ پاسخ داد: براي اين كه تو نداني كه در آن، چه بوده است. ابن زياد گفت: نامه از كي و براي چه كسي بود؟ وي پاسخ داد: از حسين بن علي عليه السلام به جماعتي از اهل كوفه كه اسمشان را نمي دانم. ابن زياد خشمگين شده، گفت: به خدا سوگند يا بايد اسم آنان را بگويي و يا بالاي منبر رفته، حسين بن علي و پدر و برادرش را لعن كني وگرنه تو را قطعه قطعه مي كنم قيس پاسخ داد: اسم آنان را به تو نخواهم گفت؛ اما لعن را انجام مي دهم.

پس بالاي منبر رفت و حمد خدا كرد و درود بر پيامبر فرستاد و از خداوند طلب رحمت بر علي و حسن و حسين عليهم السلام كرد و بر ابن زياد و پدرش و جنايت كاران بني اميه لعنت فرستاد و گفت: اي مردم! من فرستاده ي حسين به سوي شمايم و از او در فلان موضع جدا شدم. پس او را اجابت كنيد. خبر به ابن زياد رسيد. دستور داد او را از بالاي قصر به زمين انداختند و به شهادت رساندند. اين خبر تأثر بار، در بين را، به امام حسين عليه السلام رسيد. چشمان آن حضرت پر از اشك گرديد و نتوانست از ريختن اشك خودداري كند و اين آيه را قرائت كرد:«فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا». بعد هم او را دعا كرد [2] .

تلاوت اين آيه، با ريختن اشك هايي پياپي، گوياي قدرداني و اظهار عميق ترين احساسات و عواطف قلبي آن حضرت به اين انسان باوفاي فداكار است و نشان گر ابراز بالاترين مراتب محبت و لطف آن حضرت، به اين شخصيت والا است.

ب)درباره ي شهادت مسلم بن عوسجه از ياران صميمي و فداكار امام حسين عليه السلام نقل شده است كه او در ميدان جنگ، براي كشتن دشمنان، بسيار تلاش و بر سختي و ناراحتي ها صبر كرد تا به زمين افتاد. در حالي كه هنوز رمق داشت، امام حسين عليه السلام و حبيب بن مظاهر به سوي او آمدند. حضرت به او فرمود:«رحمت خدا بر تو باد.

اي مسلم!(فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا...)». [3] .

گمان نمي رود كه هيچ گونه سخني مي توانست جاي اين جمله ي پربركت را در اظهار محبت امام عليه السلام به مسلم بن عوسجه بگيرد. آري، آن بزرگوار همه ي عواطف و علاقه ي قلبي خود را در قالب اين آيه جمع آوري كرد و به او ارائه فرمود.

ج)ابن شهر آشوب رحمه الله مي گويد:

هر كدام از اصحاب و ياران، كه عازم ميدان مي شد، با امام حسين عليه السلام وداع مي كرد و مي گفت:«السلام عليك يابن رسول الله». حضرت پاسخ مي داد:«و عليك السلام! و ما نيز از پي تو روانيم»و آن گاه قرائت مي كرد:(فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا). [4] .

اين نقل، بسيار ارزشمند و گران بها است. امام حسين عليه السلام از يك يك اصحاب خود، هنگام وداع، با اين آيه ي كريمه، قدرداني مي كرد. آن حضرت، به جاي اين كه آنان را در آغوش بفشرد، معانقه كند و آنان را ببوسد و ببويد، اين آيه ي كريمه را قرائت مي كرد و وفاداري آنان را به عهد و پيمانشان با خداوند سبحان امضا و تصديق مي فرمود و ضمنا به آنان مي فهماند كه شما پيشگام در راه شهادتيد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد.


پاورقي

[1] احزاب(33)آيه‏ي 23.

[2] نفس المهموم، ص 178 177 و 194؛ معالم المدرستين، ج 3، ص 73.

[3] لهوف، ص 94 - 93؛ ارشاد، ج 2، ص 103؛ العوالم، ص 337؛ معالم المدرستين، ج 3، ص 106؛ تفسير نور الثقلين، ج 4، ص 259؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 4، ص 331.

[4] مناقب آل ابي‏طالب، ج 4، ص 100؛ مقتل مقرم، ص 305؛ العوالم، ص 175؛ معالم المدرستين، ج 3، ص 47.