بازگشت

معرفي مؤمن آل فرعون عاشورا


(و قال رجل مؤمن من آل فرعون يكتم ايمانه...). [1] .

و مردي مؤمن از خاندان فرعون، كه ايمان خود را نهان مي داشت گفت:..

يكي از حاضران حادثه كربلا مي گويد:

زهير بن القين، سوار بر اسب و سلاح بر تن، به سوي ما آمد و گفت: اي اهل كوفه! از عذاب الهي بترسيد. حق است بر مسلمانان كه براي برادر مسلمانان خود، خيرخواهي كند و ما تا اين لحظه، كه شمشير بين ما نيامده است، برادران هم بر يك دين و ملتيم؛ ولي هنگامي كه شمشير در كار آمد، آن حرمت از بين خواهد رفت و ما يك امت و شما امت ديگر خواهيد بود و خداوند، ما و شما را به وسيله ي ذريه ي پيامبرش، محمد صلي الله عليه و آله آزمايش مي كند تا بنگرد كه ما و شما چه كار مي كنيم. ما شما را به ياري آنان و رها كردن طاغي فرزند طاغي، عبيدالله بن زياد فرا مي خوانيم كه جز بدي و قطع دست ها و پاها و كور كردن چشم ها و مثله كردن و دار زدن و كشتن بزرگان شما و قاريان قرآن، مانند حجر بن عدي و ياران او و هاني بن عروه، چيزي نديده و نخواهيد ديد.

آنان به زهير بدگويي كرده، بر ابن زياد مدح و ثنا فرستادند و گفتند: به خدا سوگند!

ما از اين جا نمي رويم تا اين كه رفيق تو و همراهانش را به قتل برسانيم يا اين كه آنان را نزد امير، عبيدالله بن زياد بفرستيم.

زهير گفت: اي بندگان خدا! راستي كه فرزندان فاطمه، شايسته تر به دوست داشتن و ياري كردنند از فرزند سميه. حال اگر آنان را ياري نمي كنيد، به قتل آنان اقدام نكنيد.

اين مرد(حسين عليه السلام)و يزيد را واگذاريد و هيچ يك را ياري نكنيد. يزيد بي آن كه حسين را به قتل برساند، از طاعت شما خشنود است. شمر تيري به سوي او روانه كرد و گفت: ساكت باش! خدا صداي تو را خاموش گرداند كه ما را با پرگويي خودت خسته كردي.

زهير پاسخ داد: من با تو سخن نمي گويم. تو يك حيواني. به خدا سوگند گمان نمي كنم كه تو حتي دو آيه از كتاب خدا، قرآن را درست و استوار بداني. پس تو را به خزي و خواري روز قيامت و عذاب دردناك، بشارت باد!

شمر گفت: خداوند تو و رفيقت را به زودي خواهد كشت. زهير پاسخ داد: آيا مرا از مرگ مي ترساني؟ به خدا سوگند! مرگ به همراه حسين، نزد من محبوب تر از حيات جاويدان با شما است.

آن گاه رو به مردم كرده، با صداي بلند گفت: اي بندگان خدا! اين احمق و سبك سر جفاكار، شما را فريب ندهد كه به خدا سوگند! شفاعت محمد صلي الله عليه و آله به گروهي كه خون ذريه و اهل بيت او را بريزند، نخواهد رسيد.

در اين هنگام، مردي او را صدا زد و گفت: ابا عبدالله مي فرمايد: بيا كه به جان خودم! اگر مومن آل فرعون، قوم خود را نصيحت كرد و همه كوشش خود را براي ابلاغ حق به آنان به كار برد، تو نيز اين مردم را نصيحت كردي و ابلاغ كردي، اگر نصيحت و خير خواهي و ابلاغ براي آنان سودي داشته باشد. [2] .

در اين عبارات، امام حسين عليه السلام از شخصيتي الهي، يعني مومن آل فرعون ياد كرده، آياتي از قرآن كريم را كه درباره او است، ياد مي كند و رفتار فداكارانه زهير را مي ستايد و او را هم تاي مؤمن آل فرعون قرار مي دهد؛ زيرا همان گونه كه او در نصيحت و خيرخواهي قوم خود كوتاهي نكرد، زهير نيز كوتاهي نكرد و آن چه شايسته خيرخواهي درباره مردم بود، انجام داد. خداوند متعال، در قرآن كريم، داستان او را چنين بيان مي كند:

هنگامي كه موسي فرعون و اصحابش را به سوي خداي يگانه دعوت كرد، فرعون گفت: بگذاريد موسي را بكشم؛ زيرا مي ترسم او آيين شما را تغيير دهد يا در زمين فساد كند. در اين هنگام، مردم مؤمني از آل فرعون، كه ايمان خود را پنهان مي داشت؛ گفت: آيا مي خواهيد مردي را بكشيد براي اين كه مي گويد: پروردگار من الله است، در حالي كه او دلايل روشني از سوي پروردگارتان براي شما آورده است؟! اگر دروغ گو باشد، دروش به ضرر خود او است و اگر راست گو باشد(دست كم)بعضي از عذاب هايي را كه وعده مي دهد، به شما خواهد رسيد. راستي كه خداوند كسي را كه اسراف كار و بسيار دروغ گو است، هدايت نخواهد كرد. اي قوم من! امروز حكومت و ملك از آن شما است و پيروزيد. اگر عذاب خدا بر ما فرود آيد، چه كسي ما را ياري خواهد كرد؟

فرعون گفت: من جز آن چه را معتقدم، به شما ارائه نمي كنم و شما را جز به راه صحيح راهنمايي نمي كنم(راهي جز همان كشتن موسي نيست). آن مرد باايمان گفت: اي قوم من! من بر شما از روزي همانند روز احزاب(و عذاب اقوام گذشته)بيمناكم و از عادتي مانند عادت قوم نوح و هاد و ثمود و كساني كه بعد از آنان بودند، مي ترسم و خداوند براي بندگانش ستمي نخواهد خواست. اي قوم! من بر شما از روزي كه مردم يكديگر را صدا مي زنند، بيمناكم، همان روزي كه روي مي گردانيد و فرار مي كنيد؛ اما پناهگاه و نگهباني از عذاب الهي براي شما نيست و خداوند هر كس را گمراه سازد، هدايت كننده اي از براي او نخواهد بود. [3] .

مؤمن آل فرعون، در دعوت و خيرخواهي هاي كم نظير و دل سوزي هاي بي دريغ براي مردم، چيزي را فروگذار نكرد و بيش تر از اندازه ي انتظار، به ارشاد و راهنمايي آنان پرداخت و حق دل سوزي درباره ي آنان ادا كرد.

امام حسين عليه السلام درباره ي خيرخواهي هاي شفاف و روشن و اندرزهاي بي دريغ زهير، يادي از مؤمن آل فرعون فرمود و ياور فداكار خود را به او تشبيه كرد و با اين تشبيه، همه اين آيه ها را به ذهن تداعي فرمود كه زهير نيز در برابر فرعون زمان و حاميان او اين مطلب را ايراد كرد. او وظيفه ي روشن گري خود را در برابر مردم و نيز وفاداري به امام زمان خود را به انجام رساند و مورد تشويق و قدرداني حضرت امام حسين عليه السلام قرار گرفت.


پاورقي

[1] غافر(40) آيه‏ي 28.

[2] نفس المهموم، ص 242 و 243 (به نقل از: تاريخ الامم و الملوک، ج 4، ص 324؛ کامل ابن اثير، ج 4، ص 63؛ مقتل الحسين، ص 120).

[3] غافر(40)آيه 33 - 28 و 43 - 38.