بازگشت

دينداري و آزادمنشي، منشأ خودداري از سازش با ستمگران


«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا». [1] .

خداوند مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و شما را به طور كامل پاك گرداند.

اين آيه ي كريمه از آياتي است كه در بيان شأن و جايگاه رفيع خاندان پيغمبر فرود آمده است، بلكه بزرگ ترين فضيلت آنان به شمار مي رود؛ زيرا اولا، آيه با كلمه ي«انما»كه از ادات حصر است، آغاز مي شود؛ يعني«تنها اراده ي پروردگار، اين است»و سپس با لفظ«عنكم»، كه براي خطاب است، خاندان مكرم پيامبر را معين مي كند و دنبال آن، از آن بزرگواران با عنوان افتخارآميز(اهل بيت)ياد كرده، آنان را مشخص تر مي سازد و با ذكر اين كلمه، حصر ديگري را افاده مي كند كه آن«اذهاب رجس»، منحصر به شما اهل بيت است و سرانجام، مطلب را به دو صورت بيان مي كند:

الف)«ليذهب عنكم الرجس»، كه لازمه ي از بين بردن رجس و پليدي، طهارت و پاكيزگي است.

ب)«و يطهركم»، كه به طهارت آنان تصريح مي كند.

افزون بر آن، تعبير دوم را با مفعول مطلق، يعني«تطهيرا» تأكيد مي كند.

از آن جا كه كساني كه در زير رداي رسول الله صلي الله عليه و آله گرد آمده بودند، حضرت اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه و دو سبط پيامبر، حسن و حسين عليه السلام بودند، پس آيه به آنان اختصاص دارد و ديگران، مانند همسران پيامبر، از آن بهره اي ندارند؛ چنان كه روايات نقل شده ي بسياري از طريق شيعه و سني، دلالت دارند كه آيه هنگام جمع شدن همين پنج نفر در زير ردا نازل گرديد. [2] .

در روايات فريقين وارد شده است كه بعد از نزول اين آيه، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله تا مدتي [3] به هنگام فرا رسيدن وقت هر نماز، به در خانه حضرت فاطمه آمده، مي فرمود:«سلام بر شما اهل بيت، رحمت خدا بر شما، وقت نماز است و بعد تلاوت مي كرد:«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا».

از اين رو حضرت سيدالشهداء عليه السلام براي بيان قداست مقام و رفعت شأن و منزلت آسماني خود، به اين آيه ي كريمه تمسك نموده، بدين ترتيب، خودداري خود را از بيعت ننگين با يزيد بن معاويه، به آيه ي شريفه ي تطهير مستند مي سازد.

حاكم مدينه، امام حسين عليه السلام را احضار كرد و از آن حضرت خواست كه با يزيد بيعت كند. حضرت پاسخ مثبت نداد و تعلل كرد. مروان حكم از حاكم مدينه خواست كه در همين جلسه، از آن حضرت بيعت بگيرد. در اين هنگام، امام حسين عليه السلام رو به مروان كرده، فرمود:

ويلك يا مروان! اليك عني فانك رجس و انا اهل بيت الطهارة الذين انزل الله فيهم علي نبيه صلي الله عليه و آله:«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا».

واي بر تو اي مروان! از من دور شو! زيرا تو پليد و ناپاكي و ما اهل بيت طهارت و پاكي هستيم كه خداوند درباره ي آنان اين آيه را بر پيغمبرش نازل فرمود: خداوند اراده فرموده كه پليدي را از شما خانواده دور سازد و شما را به صورت كامل پاك گرداند.

مروان از شنيدن اين منطق نيرومند و مستند به قرآن كريم، سر به زير افكند و چيزي نگفت. [4] .

آري، آن مظهر شهامت، با اين كلام كوبنده و مستند به آيه ي قرآني، پايگاه رفيع و بي نظير خود را آشكار كرد و يك سره، مروان و حاكم مدينه را از پذيرش بيعت، نوميد ساخت و با تعبير«رجس»درباره ي مروان و ياد كردن از خود و خاندان مقدس خويش، با عنوان اهل بيت طهارت و تمسك به آيه ي تطهير، فضاحت مروان - كه دست نشانده ي دستگاه جنايت كار معاويه و يزيد بود - و نيز رسوايي خود يزيد را اثبات كرد و زبان آلوده ي مروان و هم فكرانش را بست.


پاورقي

[1] احزاب(33)آيه‏ي33.

[2] کافي، ج 1، ص 294؛ الخصال، ص 403؛ کفاية الاثر ص 65؛ مسند احمد، ج 1، ص 331؛ ج 3، ص 259؛ صحيح مسلم، ج 7، ص 130.

[3] چهل روز، هفت ماه، هشت ماه و نه ماه در روايات ذکر شده است.

[4] الفتوح، ج 5، ص 17؛ موسوعة کلمات الحسين، ص 285.