بازگشت

رفتار خشن با دشمنان خدا


«... يا ويلتنا مال هذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة الا أحصاها...». [1] .

... اي واي بر ما! اين چه نامه اي است كه هيچ[كار]كوچك و بزرگي را فرونگذاشته، جز اين كه همه را به حساب آورده است...

مروان حكم گزارشي از مدينه به معاويه داد كه بزرگان اهل حجاز با امام حسين رفت و آمد دارند و ممكن است او در آينده قيام كند. به دنبال اين گزارش، معاويه نامه اي به امام حسين نوشت و از امام خواست تا از كارهاي تحريك آميز، دوري كند و به سخن اين و آن، دل نبندد و در ميان مسلمانان جدايي نيندازد. امام حسين عليه السلام در پاسخ، نامه اي مبسوط و بسيار كوبنده نوشت و ضمن يادآوري اين كه من در پي جنگ و اختلاف نيستم و سخن چينان چنين گزارشي كرده اند، بسياري از جنايات معاويه را برشمرد؛ از جمله نوشت:

آيا تو نبودي كه حجر بن عدي و دوستان او را كشتي؟ آن گروه اهل عبادت، كه زير بار ظلم نمي رفتند و از آن نهي مي كردند و با بدعت ها مبارزه مي كردند و در راه خدا از ملامت هيچ ملامت كننده اي نمي هراسيدند؟

آيا تو نبودي كه عمرو بن حمق، هم نشين رسول الله، آن عبد صالحي كه عبادت، او را فرسوده ساخته، بدنش را نحيف و رنگش را زرد كرده بود، كشتي؟ بعد از آن كه به او امان نامه دادي كه اگر به پرنده اي مي دادي، از قله ي كوه به سوي تو مي آمد؟

آيا تو نبودي كه حضرمي ها را كشتي و بسياري از آنان را بي هيچ جرمي، جز اين كه فضايل ما را ذكر مي كردند، به قتل رسانيدي؟ پس اي معاويه! بشارت باد تو را به اين كه قصاص در پيش داري و به حساب پروردگار يقين داشته باش. و بدان كه براي خداوند، كتابي است كه هيچ عملي را، چه كوچك و چه بزرگ، فروگذار نمي كند و همه را ثبت و ضبط خواهد كرد. [2] .

جمله ي اخير، كه مهم ترين ضربه و تهديد امام حسين در برابر معاويه است، برگرفته از آيه ي كريمه ي قرآني است كه مي فرمايد:

«و وضع الكتاب فتري المجرمين مشفقين مما فيه و يقولون يا ويلتنا مال هذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة الا أحصاها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربك أحدا». [3] .

و كتاب اعمال انسان ها در آن جا گذارده مي شود. پس مي بيني كه گناهكاران از آن چه در آن است، هراسانند و مي گويند: اي واي بر ما! اين چه كتابي است كه كوچك و بزرگي از عمل ما را فرو نگذاشته، مگر اين كه آن را به شمار آورده است و همه ي اعمال خود را حاضر مي بيند و پروردگار تو به هيچ كس ستم نخواهد كرد.

امام حسين عليه السلام از اين آيه، براي تهديد معاويه ي ستم كار استفاده كرده، سخنان كوبنده ي خود را به آيه ي كريمه ي قرآني درآميخته است تا بالاترين اثر گذاري را داشته باشد. در تاريخ آمده است كه معاويه با يزيد و عمروعاص، درباره ي آن نامه مشورت كرد. هر دو نظر دادند كه بايد نامه اي مشتمل بر تهديدهاي شديد، به امام حسين نوشت؛ ولي او خود مصلحت در اين دانست كه نامه ي امام را بي پاسخ گذارد.


پاورقي

[1] کهف(18)آيه‏ي 49.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 214-212؛ رجال الکشي، ج 1، ص 51-49.

[3] کهف (18) آيه‏ي 49.