بازگشت

پيشگفتار


رابطه ي تنگاتنگ و به هم تنيده ي قرآن كريم و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام آن قدر عميق و ريشه دار است كه قلم و بيان از عهده ي ترسيم آن برنمي آيند. حديث مشهور و متواتر ثقلين، اين حقيقت را به گونه ي كامل، آشكار مي سازد؛ زيرا رسول اكرم صلي الله عليه و آله در آن حديث شريف فرموده اند:

من مي روم و دو متاع سنگين، گران بها و ارزشمند در ميان شما مي گذارم:

يكي كتاب خدا، قرآن كريم و ديگري عترت اهل بيتم و اين دو، هرگز از هم جدا نمي شوند تا در كنار حوض كوثر، بر من وارد شوند. [1] .

در ميان امامان معصوم و حجت هاي بالغه ي الهي، پيشواي عزت و آزادي و رهبر جهاد و شهادت و فداكاري، حضرت سيدالشهداء، حسين بن علي عليه السلام امتيازي ويژه دارد. پيوند امام حسين با قرآن كريم، بسيار ريشه دار است؛ چنان كه عبارت هاي زيارت نامه هاي آن حضرت و غير آن، به روشني گوياي اين حقيقت انكارناپذير است. در زيارت آن حضرت در عيد فطر و قربان مي خوانيم:

اشهدانك التالي لكتاب الله. [2] .

من شهادت مي دهم كه تو(اي امام حسين!)تلاوت كننده ي كتاب خداوند بودي.

و در زيارت آن حضرت در شب قدر مي خوانيم:

اشهد انك قد اقمت الصلوة... و تلوت الكتاب حق تلاوته. [3] .

شهادت مي دهم كه تو(اي حسين بن علي!)نماز را به پا داشتي... و قرآن را بدان گونه كه شايستگي تلاوت داشت، تلاوت فرمودي.

و در بعضي از زيارت هاي آن سيد ابرار و امام آزادگان(مانند زيارت عيد فطر و قربان)مي خوانيم:

السلام عليك يا شريك القرآن. [4] .

سلام بر تو(اي حسين!)اي شريك و هم تاي قرآن!

آن بزرگوار، از جهات مختلف، شريك قرآن بود:

1. هر دو، حجت الهي بودند.

2. هر دو از عالم بالا به اهل زمين داده شده بودند.

3. هر دو، وديعه و يادگار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بودند.

4. هر دو، نور خدايند كه در ظلمات ارض و عالم ناسوت نورافشاني مي كنند.

5. هر دو، هادي جامعه ي انساني به راه خير و صلاح و سوق دهنده ي ملت ها به صراط مستقيم حق و عدالت جويي، آزادگي، عزت و شرف انساني اند.

6. هر يك، ذكر و ورد روز و شب اهل ايمان و آزادگان جهانند.

7. هر دو، تا ابد، تازه و زنده و جديدند و گرد كهنگي بر سيماي زيباي درخشان هيچ يك از آن دو نور الهي نخواهند نشست.

8. تكرار قرائت آيات قرآن، خستگي نمي آورد و هر بار، گويا نخستين بار است كه آن را قرائت مي كند؛ زيرا هر روز، طراوت و تازگي مخصوص به خود را دارد. ذكر نام امام حسين عليه السلام، فضايل و مناقب بي شمار و سخنان دل نشين و جذاب و خلاصه، بيان هر يك از ابعاد شخصيت درخشان آن حضرت نيز هر چه تكرار شود، اندكي از بها، نورانيت و جلوه هاي خيره كننده ي آنها را نمي كاهد.

9. هر دو، در جهان تحولي به وجود آوردند كه تا ابد، در عرصه ي زندگي انسان جلوه نموده، به پيش مي روند، انسان ها را تربيت مي كنند و تا نقطه ي اوج شرف، مجد، عزت و افتخار، عروج مي دهند.

10. هر دو، نويد رحمت و مبشر عنايت و لطف خدايند. از اين رو، دل ها هنگام قرائت يا شنيدن آيه هاي قرآن كريم به پرواز در مي آيند. از سخنان امام حسين عليه السلام و بيان زندگاني ايشان نيز جان ها نوازش يافته، شيفته ي پرواز به سوي بهشت خدا مي شوند.

11. هر دو، صاعقه ي عذاب بر سر دشمنان دين و بشر و ستمگران خيره سر بودند. به همين دليل، جنايت كاران وحشيانه به هر دو حمله كردند.

وليد بن عبدالملك به قرآن تفأل زد. اين آيه آمد:

«و استفتحوا و خاب كل جبار عنيد». [5] .

طرفداران انبياء از خدا تقاضاي فتح و پيروزي كردند و سرانجام، هر گردنكش منحرفي نوميد و نابود شد.

او قران را بر هم گذاشت و آن را نشانه ي تير خود قرار داد و آن قدر بدان تير زد كه پاره پاره شد. آن گاه اين شعر را خواند:



تهددني بجبار عنيد

فها أنا ذاك جبار عنيد



اذا ما جئت ربك يوم حشر

فقل يا رب مزقني الوليد [6] .



يعني اي قرآن! مرا به«جبار عنيد»تهديد مي كني؟ اينك من آن جبار عنيدم. در روز محشر هنگامي كه نزد پروردگارت آمدي، بگو: پروردگارا! وليد مرا پاره پاره كرد.

امام حسين عليه السلام نيز مانند صاعقه ي عذاب بر سر دشمنان اسلام بود. او بر بني اميه و آل ابي سفيان نهيب مي زد و فرياد مي كشيد. از اين رو، هدف تير، نيزه و شمشير آنان قرار گرفت و سر از بدن مطهرش جدا و بدنش را پاره پاره كردند.

امام حسين عليه السلام سخت مجذوب جذبه هاي معنوي قرآن كريم بود؛ عبدالرحمان سلمي سوره ي حمد را به فرزندان امام حسين عليه السلام آموخت. كودك آن سوره ي مباركه را براي پدر بزرگوارش قرائت كرد. حضرت، هزار دينار و هزار حله به عبدالرحمان عطا فرمود و دهان او را نيز پر از در و جواهر كرد. بعضي به آن حضرت عرض كردند كه اين همه عطا و بخشش، براي تعليم سوره ي حمد؟! امام در پاسخ فرمودند:«و اين يقع هذا من عطائه؟»؛ [7] .

يعني چيزي كه من دادم، كجا مي تواند پاسخ گوي حق عظيم و كار بزرگ او باشد؟ بنگريد كه آن حضرت، در برابر آموزش سوره ي حمد، چه لطف ها مي كند و با اين حال مي فرمايد: پيشكش من كجا و عطاي او كجا. كار خود را پيشكش(كه از كوچك به بزرگ داده مي شود)مي نامد و عمل او را عطا مي داند كه رفتار انسان بزرگ در برابر زير دستان است و اين خود از آن همه بخشش مال، بهتر و بالاتر است.

اين داستان شگفت انگيز حاكي از آن است كه همه ي وجود امام حسين عليه السلام مجذوب كشش هاي عميق قرآن كريم بود و قرآن در اعماق جان آن بزرگوار نفوذ داشت. بنابراين همه ي اعمال ايشان از قرآن سرچشمه مي گرفته و همه جا با هدايت هاي قرآني حركت مي كرده است. ديگران هم با ارشاد او به پيش مي رفتند. مهر و قهر امام حسين عليه السلام به قرآن باز مي گشت و رايحه ي پاك و معطر قرآن از همه ي كارهاي ايشان پديدار بود و در مواردي، ايشان خود، به آيه ي مربوط استشهاد مي كرد و تصريح مي فرمود كه در اين رفتار مخصوص، استناد من به آيه ي كريمه است و يا از قرآن كريم الهام مي گيرد. به بيان ديگر، اخلاق و رفتار آن بزرگوار، تجسم و ترسيم آيه هاي پر بركت قرآن بود و با رفتار بزرگوارانه ي خود، آيه هاي قرآن را زنده مي كرد و در جامعه رواج مي داد و امت را به سوي قرآن، تشويق مي كرد.


پاورقي

[1] ر.ک: سنن الدارمي، ج 2، ص 524؛ سنن البيهقي، ج 10، ص 113؛ مسند احمد، ج 3، ص 14 و 17؛ الطبقات الکبري، ج 2، ص 194؛ کافي، ج 1، ص 293.

[2] المزار، ص 158.

[3] همان، ص 168.

[4] همان، ص 143.

[5] ابراهيم(14)آيه‏ي 15.

[6] دميري، حياة الحيوان(به نقل از: تتمه‏ي المنتهي، ص 91؛ الطرائف، ص 167؛ بحارالانوار، ج 38، ص 193).

[7] مناقب آل ابي‏طالب، ج 4، ص 66؛ تفسير برهان، ج 1، ص 34.