بازگشت

جلوه توكل


توكل گر چه براي خواص اولياي الهي و انسان كامل كه از اسرار امور آگاه اند،


دشوار نيست، اما براي افراد ديگر جزء منازل سخت شمرده مي شود، زيرا اكثر مردم به دليل حب ذات و وابستگي شديد به تعلقات خود نظير: اموال، اولاد و ساير بستگان براي شان سخت است كه از اسباب ظاهر چشم بپوشند و همه ي امور خود را واقعا به خداوند بسپارند. [1] .

آموزه توكل در نهضت حسيني گذشته از جلوه هاي شگفت انگيز عيني آن، در كلمات سالار شهيدان به صورت بسيار زيبا و آموزنده تجلي كرده است كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود:

در وصيت نامه اي كه به دست محمد حنفيه در مدينه داد، بعد از آن كه از قيام خود براي احياي دين و حركت در مسير و سيره جدش پيامبر اكرم و پدرش اميرمؤمنان سخن گفته است، اين آيه را تلاوت فرمود:(و ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه أنيب) [2] و [3] و در پاسخ ابن عباس كه مي خواست او را از سفر به سوي عراق بازدارد نيز فرمود«استعصمت بالكلمة التي قالها ابراهيم الخليل يوم القي في النار:(حسبنا الله و نعم الوكيل): فكانت النار عليه بردا و سلاما» [4] و در صبح گاه روز عاشورا نيز به خداوند عرض كرد:«اللهم انت ثقتي في كل كرب و رجائي في كل شدة، و انت لي في كل امر نزل بي«ثقة وعدة...». [5] .

زيباتر، اين كه آموزه توكل در نهضت حسيني به مفهوم دقيق آن يعني توكل همراه با عمل، تلاش، كوشش و حركت در مسير اهداف متعالي و ياري دين خدا تجلي كرده


است، لذا در وصيت نامه ياد شده بعد از بيان انگيزه قيامش از توكل به خدا سخن گفته است، پس توكل در گفتار و كردار حسيني به همان مفهومي تجلي كرد كه در كلام پيامبر صلي الله عليه و آله آمده، و مولانا با استناد به آن مي گويد:



گفت پيغامبر به آواز بلند

با توكل زانوي اشتر ببند



نيست كسبي از توكل خوب تر

چيست از تسليم خود محبوب تر



گر توكل مي كني در كار كن

كشت كن پس تكيه بر جبار كن [6] .




پاورقي

[1] عبدالرزاق قاساني، شرح منازل السايرين، باب توکل، ص 171.

[2] هود (11) آيه 88: توفيق من از جانب خداوند است، بر او توکل مي‏کنم و به سوي او باز مي‏گردم.

[3] بحارالانوار، ج 44، ص 330.

[4] من به سخني متمسک مي‏شوم که ابراهيم خليل فرمود: خداوند بهترين وکيل است و مرا کفايت مي‏کند. و آتش نمروديان بر او سرد و سلام بود.«احمد بن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 44».

[5] بحارالانوار، ج 45، ص 4: خداوندا، تو در همه گرفتاري‏ها تنها تکيه‏گاه، و در همه سختي‏ها تنها اميد من هستي، و تو در همه پيش‏آمدها مايه اميد من بوده‏اي و نهايت کشش و کوشش‏هايم تويي.

[6] مثنوي معنوي، ج 1، دفتر اول، بيت‏هاي: 919، 916 و 950، ص 46 - 44.