بازگشت

اجازه رزم از امام


بعد از آن كه همه اصحاب سالار شهيدان به شهادت رسيدند، نوبت به اهل بيت رسيد و اولين آنها جوان سرو قامت، علي اكبر بود كه به حضور امام مشرف شده و اجازه رزم خواست:



چون علي اكبر شهيد كربلا

نور چشم انبيا و اوليا



ديد كان سلطان اقليم وجود

خالق جان مالك غيب و شهود



مانده هم چون ذات خود فرد و وحيد

جمله اصحابش ز تيغ كين شهيد



شاه را چون ديد تنها آن جناب

ترك هستي كرد و آمد نزد باب



گفت كاي سلطان ملك و جان و دين

واصلان را منزل حق اليقين



برق عشقت سوخت يك جا خرمنم

سالك راه فنا اينك منم






هر كه در راه تو سر داد آن ولي است

ترك سر كردن كنون كار علي است



من علي ام در تو ليكن دانيم

فانيم گر لايق آن دانيم



آمدم تا از تو گيرم رخصتي

خضر راه عشق و اينك همتي [1] .




پاورقي

[1] صفي علي شاه، زبدة الاسرار، ص 152.