برخي متأسفانه پس از نقل جريان آمدن فرشته ها و جن ها و جواب امام حسين عليه السلام به آنها درباره آن مسائل دچار اشتباه بزرگي شده و گفته اند:

از اين نقل معلوم مي شود امام حسين عليه السلام مخالف سيره رسول خدا رفتار كرده، زيرا پيامبر خدا كمك فرشته ها را در جنگ بدر پذيرفت... چه اين كه از اين نقل معلوم مي شود امام مخالف خواست خدا عمل كرده، زيرا فرضا خدا همان فرشته هايي را كه در چند جا به كمك پيامبر آمده بودند فرستاده كه امام حسين عليه السلام به كمك آنها اسلام را از خطر نجات دهد ولي امام كمك خدا را نپذيرفته است.... [1] .

اما اين برداشت كاملا نادرست است، زيرا:

اولا: قياس كردن زمان و شرايط پيامبر با امام حسين عليه السلام ناصواب است.

ثانيا: رواياتي كه جريان آمدن فرشته ها و جن ها را مطرح كرده [2] ناظر به آن است كه آنها براي نجات امام حسين عليه السلام آمده بودند تا او را از كشته شدن حفظ كنند، در حالي كه در جنگ بدر و امثال آن فرشتگان مأمور كمك جهت پيروزي پيامبر بودند نه حفظ جان پيامبر.

ثالثا: خداوند از امام حسين عليه السلام به عنوان يك تكليف نخواسته بود كه از فرشته ها كمك بگيرد و خود را نجات دهد، تا كسي نپذيرفتن كمك فرشتگان از سوي


امام حسين عليه السلام را مخالف با خواست خدا تلقي كند و از اين راه بخواهد آن روايت را مورد ترديد قرار دهد. بلكه برابر همان رواياتي(كه قبلا اشاره شد) امام حسين عليه السلام در پذيرش كمك فرشته ها و انتخاب راه شهادت آزاد گذاشته بود، اما به دلايلي كه بر ما نهفته است راه شهادت را برگزيد و كمك فرشته ها را نپذيرفت.

رابعا: مگر همه اسرار عملكرد انسان كامل براي آن نويسنده محترم معلوم و مكشوف است كه به همان آساني پذيرش آن روايات را مساوي با تهافت ميان عملكرد پيابمر صلي الله عليه و آله و امام حسين عليه السلام تلقي مي كند، در حالي كه هزاران اسرار نهفته در نحوه عمل انسان كامل وجود دارد كه بر ديگران پوشيده است. بنابراين اگر امام حسين عليه السلام كمك فرشته ها را نپذيرفت شايد اسرار آن را به كسي نگفت و يا گفت و ثبت نشد و يا ثبت شد، ليكن به دست آيندگان نرسيده و صدها احتمال ديگر، لذا از يك فرد محقق بسيار شگفت آور است كه با آن مسائل عميق و پيچيده، آن گونه ساده و سطحي برخورد كند و با طرح چند برداشت غلط، آن روايات را نادرست تلقي نمايد.

خامسا: بزرگان دقيق و نكته آموزي چون سيد بن طاووس مگر از جريان آمدن فرشتگان به كمك پيامبر و پذيرفته شدن نصرت آنان از سوي پيامبر آگاه نبوده اند تا اين گونه روايات(آمدن فرشته ها به كمك امام حسين) را در تهافت با كار پيامبر تلقي كرده و نقل نكنند؟!

سادسا: غير از اين مسئله، در موارد ديگر روش و نحوه عمل معصومين عليهم السلام در بسياري از موارد اقتضاي زمان و مانند آن متفاوت بوده است آيا نويسنده ي محترم مي تواند آن موارد را نيز متهافت تلقي كرده و مستندات آنها را مورد ترديد قرار دهد؟!

سابعا: اين كه در قرآن كريم به صراحت آمده كه حضرت موسي عليه السلام اسرار عملكرد يكي از اولياي الهي به نام خضر را درك نمي كرد تا بالاخره خود حضرت خضر حكمت كارهاي خود را براي او بيان كرد. [3] شگفت آور است كسي توقع داشته


باشد از همه اسرار عملكرد ولي الهي چون امام حسين عليه السلام سر در بياوريد، و هر جا براي او قابل درك نبوده با صدها بهانه تلاش كند در مستندات مسئله ترديد كند؟! [4] .