بازگشت

پي آمد حضور در رزم گاه عشق


براساس نظر انسان شناسان، عشق، قواي نهفته و خفته را بيدار و نيروهاي بسته و مهار شده را آزاد مي كند. عشق الهام بخش و قهرمان ساز است، عشق استعداد حيرت انگيز باطني را ظاهر مي سازد و از نظر قواي ادراكي الهام بخش و از نظر قواي احساسي اراده و همت را تقويت مي كند و آن گاه كه در جهت بالا متصاعد شود كرامت و خارق عادت به وجود مي آورد. [1] براساس اين نيروي الهي و خارق العاده، آن حماسه بزرگ را پديد آورد و زيباترين تابلوي جان نثاري، وفاداري و رزم عاشقانه را در


نمايشگاه تاريخ به ثبت رسانيد و گويا اين سخن نغز حافظ شيرازي پيام آن عشق الهي و حماسي سالار شهيدان را تداعي مي كند كه گفته است:



لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است

وز پي ديدن او دادن جان كار من است



بنده طالع خويشم كه در اين قحط وفا

عشق آن لولي سرمست خريدار من است



شربت قند و گلاب از لب يارم فرمود

نرگس او كه طبيب دل بيمار من است



باغبان هم چو نسيميم ز در خويش مران

كاب گلزار تو از اشك چو گل نار من است [2] .



از آن جا كه روز عاشورا سپهر عشق حسين بن علي پرفروغ تر از هر زمان ديگري طلوع نموده و پرحرارت تر از هر وقتي ديگر تابيده است و در رزم گاه حماسه آفريد و شهادت نصيب او شد، لذا به چند نمونه از جلوه هاي تابش خورشيد حسيني در ميدان رزم اشاره مي شود:


پاورقي

[1] مرتضي مطهري، جاذبه و دافعه علي، ص 49.

[2] ديوان حافظ، ص 36.