بازگشت

آثار معنوي و عرفاني تربت شهيد


يكي ديگر از زيباترين پي آمد پيوند نيايش با حماسه، معرفت و شناخت آثار و


بركات معنوي تربت سالار شهيدان است كه به دو نمونه از آن اشاره مي شود: سجده بر خاك و سنگ صحيح است، اما در روايات تأكيد شده كه بر تربت سالار شهيدان سجده شود. از امام صادق عليه السلام درباره آثار و بركات سجده بر تربت حسيني رسيده است كه فرمود:«ان السجود علي تربة الحسين يخرق الحجب السبع» [1] مراد از هفت حجاب در اين حديث هر چه باشد، به نظر مي رسد كه مراتب هفت گانه نفس انساني [2] يكي از مصاديق بارز آن حجاب هاست، كه انسان براي وصال حضرت دوست بايد از همه آن مراتب عبور نموده و آن حجاب ها را پاره كند تا به فناي حق برسد و هيچ محذوري ندارد كه سجده بر تربت امام حسين عليه السلام در خرق اين حجاب ها مؤثر بوده و حركت سالك الي الله را در رسيدن به مقام فنا سرعت ببخشد.

چون آن گونه كه اشاره شد سجده بهترين حالت نماز است، و اگر پيشاني انسان سالك الي الله در آن بهترين حالت بر مقدس ترين تربت گذاشته شود به طور يقين، عوالم و مراتب نفس انسان بهتر و سريع تر طي شده و به بركت شهيد، كه فاني في الله شده، انسان به قرب و فناي الهي راه مي يابد و بعيد نيست كه آن چه در روايت به عنوان خرق حجاب هاي هفت گانه مطرح شده است ناظر به همين حقيقت باشد.

ديگر اين كه براساس روايات متعدد، خوردن تربت سالار شهيدان، حسين بن علي عليه السلام نه تنها جايز بلكه سبب شفا و بركت و امنيت خوانده شده است. از امام صادق عليه السلام در اين باره نقل شده كه فرمود:«لو ان مريضا من المؤمنين يعرف حق


أبي عبدالله و حرمة ولايته اخذ من طين قبره مثل رأس أنملة كان له دواء» [3] در اين حديث اين نكته مطرح شده كه اگر واقعا كسي اهل ولايت باشد و شرايط آن را به خوبي دارا باشد، به اندازه يك سر انگشت از تربت سالار شهيدان بخورد سبب شفا و درمان او خواهد شد. در اين باره روايات متعددي وجود دارد كه در منابع روايي به تفصيل آمه است. [4] .


پاورقي

[1] وسايل الشيعه، ج 3، باب 16، ص 608: سجده بر تربت امام حسين حجاب‏ها را کنار مي‏زند.

[2] به اتفاق عرفا و حکما، نفس انسان داراي مراتب هفت‏گانه است که عرفا از آن به طبع، نفس، قلب، روح، سر خفي و اخفا ياد نموده و حکما از آن به عقل هيولايي، عقل بالملکه، عقل بالفعل، عقل بالمستفاد، محو، طمس، محق، تعبير مي‏کنند(محمدتقي آملي، درر الفوايد، ج 1، ص 131)طبع مرتبه حيات نباتي، نفس مرتبه حيات حيواني، قلب مرتبه توجه به عالم غيب، روح مرتبه نفس ناطقه است، سر مقام معرفت حق است که سر الهي را با همه موجودات مشاهده مي‏کند، در خفي تنها حق را مشاهده مي‏کند، اخفي فناي از فناست.(حسن‏زاده آملي، ممد الهمم، ص 55).

[3] ابن‏قولويه قمي، کامل الزيارات، باب 91، حديث 8.

[4] همان، باب 95، 94، 93، 92، 91.