بازگشت

پيام اين ديدار


به نظر مي رسد كه از ديدار سالار شهيدان با رسول خدا صلي الله عليه و آله و مادرش فاطمه عليهاالسلام و برادرش امام حسن عليه السلام درس هاي فراوان مي توان آموخت كه ساده ترين آنها اين است كه ظهور عيني عشق الهي اولين بار بايد در عشق و ابراز محبت به انسان كامل كه مظهر اسما و صفات محبوب حقيقي است تجلي كند، لذا سالار عاشقان حسين عليه السلام كه خود انسان كامل است در آغازين لحظات قيامش به زيارت انسان كامل(جدش، مادرش، برادرش) مشرف مي شود و با اين كار، اولين درس محبت و دل دادگي معنوي را به جهانيان تعليم مي دهد، از اين جاست كه به خوبي مي توان فهميد، زيارت و تشرف به آرامگاه مردان بزرگ الهي نه تنها يك سنت عقلايي بوده بلكه يك حقيقت و يك فرهنگ عاشقانه است كه ريشه در سيره ي امامان معصوم دارد و با اين ديدگاه است كه به خوبي مي توان فهميد، چرا پيامبر و اهل بيت عليهم السلام بر زيارت حسين بن علي عليه السلام آن همه اصرار و سفارش نموده اند، چون برابر قاموس عشق: زيارت، حضور عارفانه ي عاشق در ديار معشوق، ديدار عاشقانه ي زائر از سراي مزور، اظهار عشق و ارادت محب به محبوب، دل دادن صميمانه در كوي دل دار، سر سپردن سرباز فداكار در پيش پاي سردار، اعلام فروتني دين دار، در برابر دين و پيشواي ديني، و اعلام ايمان و دين داري است.

زيارت، اعلام وفاداري صادقانه ي مريد به مراد، ابراز علاقه ي مطيع به مطاع است، و اعلام خودفراموشي جان بر كف مخلص نسبت به جانان است.

زيارت، سفري مشتاقانه است كه از سراي دل آغاز مي شود، از راه دل عبور مي كند


و سرانجام در منزل دل، به مقصد و مقصود مي رسد و بار بر زمين مي نهد. [1] .

پيام ديگر اين ديدار سالار شهيدان آن است كه بايد زيارت با شناخت انجام گيرد چون در پرتو نور معرفت مزور است كه زيارت سبب كمال زاير مي شود، لذا وقتي امام حسين عليه السلام جدش را زيارت مي كند، اول معرفت خود را به آن مزار مقدس، به خداوند اظهار كرد بعد خود را معرفي نمود و محبت و عشق به اهداف متعالي خويش را بيان كرد، بعد خداوند سبحان را به آن مزار و مزور خواند تا مسيري براي او تعيين كند كه مورد پسند و رضاي او و رسولش باشد. [2] پي آمد آموزنده اين مسئله آن است كه از زيارتي مي توان انتظار اعجاز و كرامت داشت كه همراه با معرفت باشد و مسير محبت با نور معرفت پيموده شود، لذا در اين باره بعضي از بزرگان نكته آموز گفته اند:

سر اين كه توصيه كرده اند، زيارت زاير با معرفت باشد آن است كه آن چه مايه ي كمال زيارت مي گردد، معرفت و شناخت مقام و موقعيت مزور است، نه اعمال بي روح و همراهي با غفلت، ثواب هاي اخروي و آثار دنيوي كه در روايات آمده است بر زيارت واقعي مترتب ست، يعني جايي كه ارتباط قلبي با مزور برقرار شود و منشأ تحول در زاير گردد. [3] .


پاورقي

[1] عبدالله جوادي آملي، ادب فناي مقربان(شرح زيارت جامعه کبيره)، ج 1، ص 17.

[2] شيخ عباس قمي، نفس المهموم، ص 44 و بحارالانوار، ج 44، باب 37، ص 328.

[3] جوادي آملي، همان، ص 117.