بازگشت

تولي و تبراي عملي


يكي از محورهاي مهم در بحث معرفت و بصيرت ياران امام حسين عليه السلام جريان تولي و تبرا(ولايت مداري و بيزاري از دشمنان اهل بيت) است، اين مسئله كه ريشه عميق در مسائل اعتقادي دارد و يكي از فروع اساسي اعتقادات مذهبي است، توسط


شيعيان واقعي اهل بيت در كربلا به صورت دل انگيز تجلي و عينيت يافت، كه در اين جا به چند نمونه از كلمات آنان نيز اشاره مي شود:

1. وقتي سالار شهيدان در جمع ياران خود فرمود:«آيا نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد، در اين حال سزاوار است كه مؤمن به لقاي حق رغبت كند، و من مرگ را جز سعادت و زندگي با ظالمان را جز هلاكت نمي دانم»، [1] آنان در پاسخ امام عرض كردند:«انا علي نياتنا، نوالي من والاك و نعادي من عاداك» [2] ؛ ما در بعيت خود با شما استواريم، كسي كه ولايت تو را دارد با او دوست، و كسي كه با شما دشمن است دشمني مي كنم.

2. يكي ديگر از ياران امام كه در تيراندازي بسيار توانا و پر قدرت بود، در حالي كه به سوي دشمنان تيراندازي مي كرد اين اشعار را در تولاي به امام حسين مي خواند:



انا يزيد بن مهاصر

اشجع من ليث بغيل خادر



يا رب اني للحسين ناصر

و لابن سعد تارك و هاجر [3] .



3. عمر بن قرظه كه پدرش از اصحاب اميرمؤمنان علي عليه السلام بود، روز عاشورا به حضور امام حسين عليه السلام رسيد و اجازه جهاد خواست و با خواندن اين شعار وارد ميدان شد:



قد علمت كتائب الانصار

اني سأحمي حوزة الذمار



فعل غلام نكس شار

دون حسين مهبحتي وداري [4] .




4. نوجواني به نام عمر بن جناده نيز در شعارهاي خود كوفيان را افراد رذل و دشمن قرآن خوانده و ضمن تبري جستن از آنها گفته است:



اليوم تخضب من دماء الارذال

رفضوا القرآن لنصرة الاشرار



والله ربي لا ازل مضارباً

في الفاسقين بمرهف بثار [5] .



5. هم چنين زني قهرمان در روز عاشورا با اظهار ارادت به فاطمه زهرا، كوفيان را با تيرك چوبي خيمه مورد حمله قرار داد و گفت:



انا عجوز سيدي ضعيفة

خاوية بالية نحيفة



اضربكم بضربة عنيفة

دون بني فاطمه الشريفة [6] .




پاورقي

[1] تحف العقول، ترجمه و تصحيح علي اکبر غفاري، ص 249 و بحارالانوار، ج 44، ص 381.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 383.

[3] ابي‏مخنف، مقتل الحسين، ص 158 با تعليقه حسن غفاري: من يزيد فرزند مهاصر هستم که از شيري که در جنگل سرگردان است شجاع‏ترم. خداوندا من يار حسين هستم و از عمر سعد بيزاري جسته او را ترک گفته‏ام.

[4] سماوي، ابصار العين في انصار الحسين، مقعد 5، ص 92: سپاه انصار مي‏دانند که من از اهل حرم دفاع مي‏کنم، ضربه من ضربه جواني است که سربلند و پيش‏آهنگ هستي خود را فداي حسين مي‏کند.

[5] بحارالانوار، ج 45، ص 28: امروز از خون کساني که براي ياري اشرار، قرآن را کنار زده، زمين رنگين مي‏شود، قسم به خدا، پيوسته فاسقان را با شمشير تيز و بران مي‏زنم.

[6] دمع‏السجوم، ص 309: من عاجز و از همه ضعيف‏تر بوده و در حال دست خالي و پير لاغر هستم، شما را با ضربه‏هاي شديد، در حضور فرزندان فاطمه بزرگوار مي‏زنم.