بازگشت

يقين به پاداش و سعادت آخرت


محور ديگر كه نور بصيرت ياران امام حسين عليه السلام در آن، خوب تجلي كرده اين است كه آنها در پرتو نورانيت قلب شان بر اين باور قطعي رسيده بودند كه همراهي با امام حسين و شهادت در كنار او، پاداش اخروي و سعادت ابدي را براي آنان به طور صد در صد تضمين مي كند، لذا در ميدان رزم از سعادت ابدي خود بسيار سخن گفته اند، در اين جا به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:

1. عمر بن خالد ازدي صيداوي به هنگام نبرد اين اشعار را زمزمه مي كرد:



اليك يا نفس من الرحمان

فابشري بالروح و الريحان



اليوم تجزين علي الحسان

قد كان منك غبر الزمان [1] .



بعد از شهادت او فرزندش با همين يقين استوار وارد ميدان شد و در حالي كه مي گفت



يا ابتا قد صرت في الجنان

في قصر در حسين البنيان



صبراً علي الموت بني قحطان

كيما تكونوا في رضي البنيان [2] .




وي با كوفيان جنگيد تا به فوز شهادت نايل آمد.

2. سعد بن حنظله تممي كه از بزرگان سپاه امام حسين عليه السلام بود با اين شعار وارد ميدان رزم شد:



صبراً علي الاسياف و الأسنة

صبراً عليها لدخول الجنة



وحور عين ناعمات هنة

لمن يريد الفوز لا بالظنه



يا نفس للراحة فاجتهدنه

وفي طلاب الخير فار غبنه [3] .



3. هم چنين عمر بن مطاع جعفي نيز دليل فداكاري خويش را در راه امام حسين عليه السلام، رسيدن به سعادت آخرت و نجات يافتن از آتش جهنم دانسته و گفته است:



اليوم قد طاب لنا القراع

دون حسين اضرب السطاع



نرجو بذلك الفوز و الدفاع

من حر نار حين لا امتناع [4] .



4. از دقت در كلمات اصحاب امام حسين عليه السلام فهميده مي شود حال آنان در ميدان نبرد به گونه اي بوده است كه گويا در همان شرايط خود را در بهشت و دشمن ولايت را در جنهم مي ديده اند، لذا«زهير بن قين بجلي»خدمت امام رسيد و دست بر دوش حضرت گذاشت و با التماس اجازه فداكاري خواسته و عرض كرد:



فدتك نفسي، هاديا مهدياً

فاليوم القي جدك النبيا



و حسنا و المرتضي عليا

و ذو الجناحين الفتي الكميا [5] .





پاورقي

[1] دمع‏السجوم، ص 303: اي نفس تو را بشارت باد به روح و ريحان، آن روزي که بر کارهاي گذشته، پاداش داده مي‏شود.

[2] دمع السجوم، ص 304: اي پدر بي‏ترديد در بهشت در قصر زيبايي از در، وارد شدي، فرزندان قحطان بر مرگي که در راه رضاي خداي رحمان است بايد صبر کنند و شکيبا باشند.

[3] همان: بي‏ترديد صبر بر شمشيرها و نيزه‏ها، صبر بر رفتن به بهشت است و حورالعين نازک اندام براي کسي است که فوز را بخواهد. اي نفس براي آسايش خود تلاش کن و در طلب سعادت و خير کوشش نما.

[4] همان، ص 306: امروز براي ما بسيار آسان و گوارا است که در پيشگاه حسين با سربلندي نبرد و مبارزه مي‏کنيم، اميدوارم که با اين کار فوز الهي نصيب ما شده و از آتش جهنم روزي که به طور يقين آمدني است نجات پيدا کنيم.

[5] سماوي، ابصار العين في انصار الحسين، ص 99: خودم را فدايت مي‏کنم اي هدايت‏گر مردم، که خود از سوي خدا هدايت شده‏اي، تا امروز جد شما و برادرت حسن و پدرت علي مرتضي و عموي تو جعر طيار - آن رادمرد بيشه‏ها - را ملاقات کنم.