بازگشت

سخناني از ياران امام در محور اعتقادي


متأسفانه عوامل مختلف - از جمله سني بودن نويسندگان اكثر منابع حادثه كربلا - [1] باعث گرديده سخنان مذهبي ياران امام حسين عليه السلام به طور كامل ثبت و نقل نشود، اما با اين حال كلماتي از ياران آن حضرت در دست است كه نمودار انگيزه مذهبي و بصيرت اعتقادي آنان در حادثه كربلاست كه به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:

1. حضرت ابوالفضل عليه السلام به عنوان بزرگ ترين ياور سالار شهيدان به هنگام رزم، جريان دفاع از حريم امامت و ولايت را مطرح نموده و گفته است:



والله ان قطعتم يميني

اني احامي ابدا عن ديني



وعن امام صادق اليقين

نجلي النبي الطاهر الامين [2] .



هم چنين برادران مادري حضرت عباس(عبدالله، جعفر و عثمان) در رجزهاي


كه به هنگام نبرد خوانده اند بر عنصر امامت اهل بيت عليهم السلام تكيه كرده اند. [3] .

2. در كلام حجاج بن مسروق موذن امام حسين عليه السلام نيز جريان امامت مطرح شده و آمده است:



اقدم حسيناً هادياً مهديا

فاليوم نلقي جدك النبيا



ثم اباك ذالندي عليا

ذاك الذي نعرفه وصيا [4] .



3. نافع بن هلال نيز بر مسئله ولايت تكيه نموده و گفته است:



انا الغلام اليميني البجلي

ديني علي دين حسين بن علي



ان اقتل اليوم فهذا أملي

فذاك رأيي و ألاقي عملي [5] .



4. عباس شاكري كه داراي مقام عملي و حافظ حديث و از شيعيان خالص اهل بيت بوده است، روز عاشورا به حضور امام حسين رسيد و در دفاع از امام بر هر دو عنصر امامت و محبت تكيه نموده به حضرت عرض كرد: به خدا سوگند در روي زمين هيچ چيزي و هيچ كس محبوب تر و عزيزتر از شما نزد من نيست و اگر از جان خود چيزي عزيزتر مي داشتم باز هم آن را در راه دفاع از شما دريغ نمي كردم، بعد در ادامه به حضرت عرض كرد: گواه باش كه من بر دين شما و دين پدرت استوارم [6] (يعني شيعه شما هستم).

5. سعيد بن عبدالله كه از بزرگان شيعه در كوفه بود در شب عاشورا با اظهار عشق و محبت خود به امام حسين عليه السلام عرض كرد: به خدا سوگند، اگر كشته شوم، بعد زنده


گرديده و زنده در آتش بسوزم و اين كار هفتاد بار تكرار شود باز هم از شما جدا نخواهم شد تا با مرگ در كنار شما به لقاي حق برسم. [7] .

6. هم چنين عبدالرحمن بن عبدالله با طرح جريان ولايت اهل بيت وارد ميدان رزم شد و گفت:



انا ابن عبدالله من آل يزن

ديني علي دين حسين و حسن [8] .



آن چه آورده شد، شعاع بسيار اندك از تجلي بصيرت ياران امام حسين عليه السلام در محور معرفت اعتقادي است، يعني آنان با اين كلمات خود خواسته اند، انگيزه همراهي خود با امام حسين را اعتقاد به امامت آن حضرت اعلام كنند.


پاورقي

[1] ميرزا ابوالحسن شعراني، دمع السجوم، ص 344 و 357.

[2] عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسين، ص 269: به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنيد، باز هم من از دين خود حمايت نموده و از امام که فرزند پيامبر و طاهر و امين است دفاع مي‏کنم.

[3] ميرزا ابوالحسن شعراني، همان، ص 325.

[4] شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج 1، ص 370: [در اين راه] پا پيش مي‏گذارم اي حسين، زيرا خود هدايت يافته و هادي ديگران هستي، امروز اول جد تو آن گاه پدر جوان مرد تو علي که ما او را به عنوان وصي پيامبر مي‏شناسيم ملاقات خواهيم کرد.

[5] همان، ص 364: من جواني از يمن و از طايفه بجلي هستم، و بر دين و مذهب حسين فرزند علي مي‏باشم، اگر امروز کشته شوم آن نظر و آرزوي ماست و با عمل خود محشور خواهم شد.

[6] محمد بن طاهر سماوي، ابصار العين في انصار الحسين، ص 76.

[7] محمد بن طاهر سماوي، همان، ص 126.

[8] دمع السجوم، ص 304: من فرزند عبدالله از«آل يزن»هستم، و پيرو شيعه حسين و حسن مي‏باشم.