بازگشت

معرفت اعتقادي


يكي از محورهاي مهم كه نور بصيرت اصحاب امام حسين عليه السلام پرفروغ تجلي نمود و آنان را بر سر دو راهي گزينش و انتخاب كمك كرد تا مسير حسيني را برگزينند، محور اعتقادي و پذيرش امامت به جاي خلافت بوده است، زيرا با توجه به شرايطي كه بعد از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در ميان امت اسلامي پديد آمد و زعامت اسلامي از مبناي انتصاب الهي و وصايت نبوي، به خلافت انتخابي تبديل شد و بالأخره به خلافت موروثي تغيير ماهيت داد [1] و اهل بيت عليم السلام به طور كامل خانه نشين گرديد، باقي ماندن بر اصلي قرآني ولايت اهل بيت چنان كه اكثريت ياران امام بر آن بودند، و با پذيرش امامت حسيني به جاي خلافت يزيدي چنان كه براي زهير و حر پيش آمد، كاري بسيار دشوار بوده است و تنها نورانيت قلبي و بصيرت الهي بود كه=


توانست چنين گزينشي را آسان و امكان پذير كند.

مطلب در خور توجه و تحليل در اين باره(محور اعتقادي) اين است كه اگر در كلمات و سخناني كه از ياران امام حسين عليه السلام در منابع تاريخي و روايي ثبت شده و به ما رسيده است، دقت و امعان نظر بيشتري شود، معلوم خواهد شد كه بر دو عنصر امامت و محبت اهل بيت اصرار فراواني شده است، يعني ياران امام حسين عليه السلام وقت پيوستن به آن حضرت و يا هنگام رزم و جهاد و فداكاري در دفع از آن حضرت، يا از امامت و دفاع از حريم ولايت سخن گفته ند، و يا جريان عشق و محبت شان را با امام مطرح كردند كه در اين جا چند نمونه از آن كلمات طرح و آن گاه به طور خلاصه تحليل مي شود:


پاورقي

[1] رشيد رضا، تفسير المنار، ج 11، ص 260 و مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 17، ص 438.