بازگشت

مقدمه


ماذا وجد من فقدك، و ما الذي فقد من وجدك



لعل سيراب به خون، تشنه لب يار من است

وز پي ديدن او دادن جان كار من است [1] .



امتياز اساسي مردان بزرگ و الهي كه در پرتوي نور حق روشن بوده اند و براساس(وجعلنا له نورا يمشي به في الناس) [2] عمل كرده اند، به اين است كه بحث، تحقيق، تحليل، پژوهش و مطالعه، فرازهاي زندگي آنان گذشته از مشغول داشتن خاطره ها و سرگرم كردن انديشه ها، به دل ها و جان ها نورانيت، حرارت، عشق، نشاط، ايمان، صلابت، بزرگواري، قدرت روحي، آزادمنشي، حقيقت خواهي، عدالت طلبي، حركت و پويايي و صفت هاي متعالي فراوان ديگري مي بخشد. پيشواي عاشقان و سالار شهيدان حضرت حسين بن علي عليه السلام از جمله اين افراد است كه تحليل و شناخت هر فراز از زندگي او بركاتي علمي و تربيتي فراوان به همراه دارد، و يكي از آموزنده ترين فراز زندگي آن حضرت جريان نهضت جاودان عاشورا است، گرچه حادثه كربلا دو چهره دارد: يكي حسيني و ديگر يزيدي و به تعبير بهتر، جريان عاشورا در حقيقت كتاب بزرگي است كه از فصل ها و برگ هاي فراوان تشكيل شده است و هر كدام از برگ هاي آن كتاب به گونه اي شگفت انگيز نگارش يافته است، يعني


يك طرف آن را يزيد و يزيديان نوشته اند كه در نهايت زشتي، تاريكي و عبرت انگيزي است، و صفحه ديگر همان برگ را حسين و حسينيان نگاشته اند كه سراسر آن زيبا، روشن گر، آموزنده و دل انگيز است.

درباره ي اين نهضت، سخن بسيار گفته شده و بزرگان علم و انديشه آثار علمي و تحقيقي شايسته اي را پديد آورده اند، اما حقيقت آن است كه هم چنان زمينه هاي بحث كلامي، فلسفي، فقهي، سياسي، تاريخي، تاريخي، اجتماعي و تربيتي وجود دارد كه با تحليل و بررسي هاي كارشناسانه مي توان از آن پيام هاي جديد و متناسب با شرايط زمان به دست آورد و اسرار تازه اي از آن قيام پر بركت را كشف كرد، زيرا قيام امام حسين عليه السلام از يك سو با ويژگي هاي خاص شكل گرفته و از نظر هنري به گونه اي بر تابلوي بزرگ تاريخ نقش بسته است كه تنها هنرمندان ژرف نگر و ظريف انديش مي توانند شعاع زيبايي و اسرار نهفته آن را دريابند. از سوي ديگر، نحوه ي عملكرد امام حسين عليه السلام در تمام مراحل در واقع بازگوكننده يك مكتب بزرگ الهي، اعتقادي، عرفاني، اخلاقي و حتي فلسفي است. [3] لذا در نهضت سالار شهيدان نكته هاي ظريف و حقايق آموزنده اي وجود دارد كه اگر به درستي طرح و تحليل و هنرمندانه بازگو شود، روحيه معنويت گرايي، ولايت مداري، نورانيت دل و صدها اثر روح بخش ديگر را در همه اقشار و طبقات مردم به خصوص نسل پويا، جست و جوگر و نوانديش جوان ايجاد مي كند و عزاداري براي اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله را به مركز پر جاذبه تعليم و تربيت و هدايت همراه با معرفت، بهتر و بيشتر در خواهد آورد.

ترديدي نيست كه بيدار كردن عواطف انساني نسبت به حادثه كربلا بسيار ارزشمند و تأثيرگذار است، اما ايجاد پيوند ميان دل ها و آموزه هاي حيات بخش قيام حسيني تنها منحصر به بازگو كردن جنبه هاي عاطفي آن نيست بلكه طرح فرازهايي كه


عشق معنوي و محبت الهي به زيباترين صورت در آن جلوه نموده است، الهام بخش بوده و مي تواند به عنوان اكسير هدايت و تربيت، نسل جديد را با عقايد و باورهاي ديني و مذهبي بهتر و بيشتر آشنا كند و انگيزه معرفت ديني را در آنها افزايش دهد، زيرا آموزه هاي دل انگيز عرفاني بسياري در جريان حادثه كربلا پديد آمده است كه هركدام نقش حياتي در زنده نگاه داشتن و آموزنده بودن قيام حسيني ايفا مي كند؛ مثلا جلوه هاي بصيرت و معرفت، عشق، اخلاص، فتوت، ايثار، شهامت، توكل، رضا، صبر، مقاومت و ده ها آموزه ي ديگر در اين حادثه وجود دارد كه تشريح هر كدام از آنها به خصوص با رويكرد دل انگيز عرفاني، گذشته از آن كه برخي اسرار نهفته، قيام حسيني را بازگو خواهد كرد، براي همه عاشقان سالار شهيدان شورانگيز، پرجاذبه، جان فزا و حيات بخش است. بنابراين به نظر مي رسد كه اگر از اين منظر به بعضي از فرازهاي قيام حسيني عليه السلام نگاه شود، صحنه هاي دل انگيز از آن كشف خواهد شد كه مي تواند ژرفاي معنوي آن قيام بزرگ را بهتر و بيشتر نمايان كند، بخصوص آنكه با رويكرد عرفاني تاكنون درباره قيام عاشورا تحقيق شايسته ارائه نشده است.

شهيد مطهري ضمن تحليل حادثه كربلا مي گويد:

كربلا بيش از آن اندازه كه نمايشگاه شقاوت و بدي و ظهور پليدي بشر باشد، نمايشگاه روحانيت و معنويت و اخلاق عالي انسانيت است، عظمت مطلب از لحاظ سيد شهدا و ياران آن حضرت است، نه از لحاظ ابن زياد و ابن سعد و اتباع آنها؛ به عبارت ديگر در اين قضيه از آن جنبه بايد نگاه كرد كه اباعبدالله و ابوالفضل و زينب، قهرمان داستان اند، نه از آن جهت كه شمر و سنان قهرمان داستان اند. [4] .

بي ترديد حادثه كربلا از نظر چهره ي يزيدي و عمق فاجعه ي آن در تاريخ بشر بي سابقه است و بي لاحقه خواهد بود، اما آن چه سبب ماندگاري آن شده چهره ي حسيني آن


است، زيرا چهره يزيدي آن براساس(ان الباطل كان زهوقا) [5] هرگز قابل بقا نبود، بنابراين تحقيق و تدوين اثري كه بيانگر جلوه هاي عرفاني قيام خونين سالار شهيدان باشد و آموزه هاي آن را با رويكرد عرفاني بازگو نمايد ضرورت انكار ناپذير خواهد داشت؛ چه زيباست اين شعر نغز كه سروده است:



تأسيس كربلا، نه فقط بهر ماتم است

دانش سراي مكتب اولاد آدم است



از خيمگاه سوخته تا ساحل فرات

تعليم گاه رهبر خلق دو عالم است



اصغر به سوي معركه رفتن، به دوش باب

درسي پي حصول حقوقي مسلم است



هر قطره خون ز حنجر آن طفل شيرخوار

بر زخم هاي پيكر اسلام مرهم است



بلخيا خوش باش كه تعريف بحر عشق

بيرون ز حد قدرت و نيروي شبنم است [6] .



دو نكته نيز گفتني است، نخست اين كه: گرچه حوادثي كه در جريان نهضت حسيني، پيش آمده، در اين اثر با رويكرد عرفاني طرح و تحليل شده است اما سعي گرديد كه مطلب و تحليل ها مستند ارائه شود.

دوم اين كه: قصد ما اين بوده كه مطالب اين كتاب براي همگان قابل استفاده باشد، لذا از طرح مسائل فني عرفاني خودداري كرده ايم.

در پايان از همه ي عزيزان و دانشوران ارجمندي كه پيش از نشر با مطالعه ي اين اثر، تذكرات سودمندي ارائه دادند، تشكر مي كنم. هم چنين از همه ي دانشوران و عوامل


فني«مؤسسه بوستان كتاب»و نيز مسئولان فرهيخته آن، كه در آماده سازي اين كتاب، صميمانه، ايفاي نقش كردند، و به ويژه از برادر ارجمند جناب آقاي ابوالفضل طريقه دار كه با ويرايش دقيق اين اثر از نقايص آن كاسته و به آن آراستگي بخشيد قدرداني مي شود و براي همه ي آنان بهره مندي از بركات عرفاني و معنوي نهضت حسيني را خواهانم.

محمد امين صادقي ارزگاني

قم 1384



پاورقي

[1] ديوان حافظ، ص 36.

[2] انعام (6) آيه 122.

[3] نهضت حسيني ممکن است از جهات متعدد به عنوان مکتب‏هاي ياد شده مطرح شود، که گوشه‏اي از آن را مي‏توانيد در کتاب امام حسين، شهيد فرهنگ پيشرو انسانيت مطالعه نماييد.

[4] مرتضي مطهري، حماسه حسيني، ج 3، ص 73.

[5] اسراء (17) آيه 81.

[6] سيد اسماعيل بلخي، خروش آزادي، ص 48.