بازگشت

شيرخوارگي


بي گمان حسين از سينه ي مادرش، زهراء، شير معرفت و حكمت نوشيده است و در حديث آمده كه پيامبر زبان خود را و انگشت ابهام خود را در دهان حسين مي نهاد و او از اين دو چيزي مي مكيد كه گوشت بر تنش مي رويانيد! [1] .

باري، در حديث آمده است كه همسر عباس عم پيامبر، يعني ام الفضل بنت حارث، به اين طفل شير مي داد:

[8] اين زن در خواب ديد كه عضوي از اعضاي پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - در خانه ي اوست.

خود گويد: خوابم را براي پيامبر - صلي الله عليه و آل و سلم - بازگو كردم؛ فرمود: «خواب خوبي ديده اي؛ فاطمه پسري مي زايد كه تو با شير قثم [2] او را شير مي دهي».


پس فاطمه پسري به جهان آورد كه پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - او را حسين ناميد و به نزد ام الفضل فرستاد و ام الفضل اين پسر را با شير قثم شير مي داد. [3] .

بدين ترتيب، قثم بن عباس، برادر شيري امام حسين - عليه السلام - بود.

امام - عليه السلام - برادر شيري ديگري نيز دارند كه نام او در مقتل حسين - عليه السلام - آمده. او عبدالله بن يقطر است كه فرستاده ي امام - عليه السلام - به كوفه بود، و عبيدالله بن زياد، پيش از واقعه ي كربلا او را كشت. [4] .


پاورقي

[1] نگر: حليلة الابرار، السيد هاشم البحراني، تحقيق الشيخ غلام رضا مولانا البروجردي، ط. موسسة المعارف الاسلامية، 117 / 3 و 118.

[2] قثم بن عباس بن عبدالمطلب، بعدها به سال 37 ه. ق از سوي اميرالمؤمنين علي بن ابي‏طالب - عليهماالسلام - والي مکه شد، و پس از شهادت آن حضرت و پيش از رخداد کربلا، به سال 56 يا 57 ه. ق؛ در روند فتوحات شهيد گرديد.

نگر: شذرات الذهب، 61 / 1؛ و: نهج‏البلاغه، با ترجمه‏ي شهيدي، چ: 3، ص 534؛ و: الاعلام زرکلي، 190 / 5.

[3] نگر: تاريخ دمشق، حديث 231 و 232، و مختصر تاريخ دمشق ابن‏منظور (116 / 7).

[4] نگر: تسمية من قتل مع الحسين - عليه‏السلام - (ص 152)، ش «25».