بازگشت

بررسي نتايج با توجه به اهداف


بررسي نتايج ، قبل از شروع فعاليت ها مي باشد تا اين اطمينان حاصل شود كه ، آيا هدف ها با نتايج ، منطبق هستند؟ و آيا در تصميم ها نفع حاصله بر ضررها فزوني دارد؟ در حقيقت بايد براي شخص ، نتايج فعاليت ها روشن و نسبت به آنها اگاه باشد، تا اقدام خود را شروع كند.

در واقعه كربلا، ابتدا بايد هدف قيام را در نظر بگيريم و سپس اين موضوع را مورد بررسي قرار دهيم كه آيا امام (ع) با توجه به هدف ، نتايج را با آن منطبق دانسته و نسبت به آنها آگاهي داشته است يا نه ؟

1- هدف قيام . در ارزيابي از هدف قيام ، اكثر انديشمندان و صاحبنظران با تحليل هايي كه نموده اند، اتفاق نظر دارند كه هدف از قيام امام حسين (ع) يك قيام ملّي و يا قيامي مانند عبدالله بن زبير نبوده ، بلكه به منظور اصلاح ، و احيا در زشت ترين صورتها و حفظ دين اسلام مي باشد كه انجام آن يك تكليف بود زيرا رهبريت جامعه اسلامي از مسيري كه در سيره پيامبر اسلام (ص) و قرآن آمده بود، منحرف گشته و بدعت ها پديدار شده بود. بنابر اين ، مديريت جامعه اسلامي ، اين مهمترين عنصري كه تأثير بسزايي در شكل گيري و طرز تفكر مردم را داشته ، خود عامل فراموشي ارزش هاي اسلامي شده بود.

قسمت اعظم سرزمين اسلامي ، بعد از رحلت پيامبر (ص) در اثر فتوحاتي بود كه مسلمانان در زمان عمر به دست آورده بودند. جوانان آن يعني قشر فعّال جامعه ، در زماني رشد كرده بودند كه حكومت كساني چون مغيرة بن شعبه ، و وليد و يا حاكماني كه عدم پرهيزگاري آنان بر برخي از مردم آن زمان مشخص شده بود؛ به عنوان مثال : وليد (حاكم كوفه ) بر اثر نوشيدن شراب ، نماز صبح را سه ركعت خواند.

در حقيقت ، تداوم اين نوع مديريت و رهبري براي جامعه اسلامي ، نابودي اسلام و به بازي گرفتن امامت و رهبري امت اسلامي را در پي داشت ، اگر بعد از رحلت پيامبراكرم (ص) كسي شراب مي خورد يا زنا مي كرد، خليفه مسلمين حكم مي كرد كه به وي حدّ بزنند، ولي اكنون همان كسي كه ميگساري و زنا مي كرده ، خليفه شرعي مسلمانان شده است بنابر اين ، هدف از قيام ، اصلاح مفاسد امت احيا و زنده كردن سنت و قانون رسول خدا (ص) و راه و رسم علي بن ابيطالب (ع) بوده است . پس اين قيام براي نگه داري دين و يك تكليف بوده است ؛ چرا كه امام (ع) به خودش تعلق ندارد، بلكه بيش ازهر چيز به اصول و ارزشهاي دين اسلام تعلق دارد.

2- آگاهي نسبت به نتايج . امام حسين (ع) نسبت به نتيجه قيام ، اطمينان داشتند و آگاه بودند كه نتيجه آن ، شهادت مي باشد. صرف نظر از علم امامت و خبرهاي با واسطه يا بدون واسطه از پيامبر اكرم (ص) و اينكه اساساً مسأله شهادت حضرت سيد الشهداء در خانواده بني هاشم بخصوص خانواده امير المؤمنين (ع) مشهور بوده ، امام نسبت به شهادت خويش و مشكلات مبارزه ، آگاهي كامل داشته است .

تيزبيني امام (ع) در نگرش پايان كار، تجزيه و تحليل حوادث از برادرش محمد حنفيه ، و پسر عباس ، فرزدق شاعر و عبدالله مطيع كه در مدينه و مكه و راه حجاز به عراق ،او را از مردم كوفه بيم دادند، كمتر نبود، او كاملاً مي دانست كه پايان كار چه خواهد بود.

امام حسين (ع) پيمان شكني كوفيان را ديده بود و اين كه پدرش علي (ع) چه خون دلي از كوفيان خورده و چندين بار از آنها در بالاي منبر گله نموده و فرموده بود:«شاميان در باطل خود يك سخن هستند و شما در حق خود، پراكنده ايد». و در ضمن با برادرش حسن (ع) چگونه رفتار كردند. ابتدا گرد او جمع شدند و در نهان ، به معاويه نوشتند: اگر مي خواهي ، حسن (ع) را دست بسته نزد تو مي فرستيم .

همچنين گفتار امام (ع) در موارد بسيار، همه دلالت دارند كه امام (ع) يقين داشت اگر به كوفه هم نرود، به يمن يا بنا به پيشنهاد طرماح بن عدي ، به قبيله طي برود، باز در هر صورت ، وي را شهيد خواهند كرد.

امام حسين (ع) پيوسته مي فرمودند: «اين دون صفتان خودكامه ، دست از من بر نخواهند داشت و اگر در لانه جانوران زهرآگين نيز بسر برم ، بر من دست يافته ، به قتلم خواهند رسانيد».

با توجه به اينكه از شهادت خود و يارانش آگاهي داشت ، اما انجام قيام نسبت به اهداف آن براي امام حسين (ع) يك وظيفه و تكليف الهي بود؛ زيرا اساس دين مطرح بود. دين ، آنقدر ارزش دارد كه نه تنها ارزش هاي پايدار (مطلق ) در جهت آن قرار مي گيرند، بلكه انسان معتقد، ارزش هاي موقت را در مواقعي ، فداي دين خود مي كند و خوشحال و خرسند است كه دينش به سلامت مي باشد و كشته شدن در راهش را ارزش مي داند.

امام علي (ع) مي فرمايد: «گرامي ترين مرگ ، كشته شدن است ، سوگند به آن كه جان پسر ابوطالب به دست اوست ، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از جان دادن بربستري كه در غير اطاعت خدا باشد.

باز مي فرمايد: «و مرا به رنج بيفكند مگر شناختن مردم به فلان (ابوبكر) كه با او بيعت كنند، پس دست خود نگاه داشتم ، تا اينكه ديدم گروهي از مردم مرتد شدند و از اسلام برگشته مي خواستند دين محمد (ص) را ازبين ببرند، ترسيدم اگر به ياري اسلام و مسلمانان نپردازم ، رخنه يا ويراني در آن ببينم كه مصيبت و اندوه آن بر من بزرگتر از فوت شدن ولايت و حكومت بر شما باشد.»

بنابر اين ، نتيجه ظاهري قيام (شهادت امام و يارانش ) براي امام مسلم بوده و نتيجه اي كه امام براي آن نيز برنامه ريزي نموده و آموزش لازم را داده بود، پس از شهادت مي باشد. كه ما در جاي خود آن را مورد بررسي قرار مي دهيم . پس امام (ع) در قيام عاشورا، هم هدف و هم نتيجه را مورد بررسي و مقايسه قرار داده بودند.