بازگشت

عوامل عزت و افتخار در نهضت حسيني


امروز جايي كه بشر در دنيا ضربه مي خورد، يا از جهل است يا زبوني ؛ يعني يا نمي داند و يا معرفت دارد، اما خود را ارزان مي فروشد، حاضر به پستي و دنائت مي گردد.امام علي (ع) مي فرمايد:

«بهاي شما جز بهشت نيست ، آن را به غير از بهشت مفروشيد.» اگر همه دنيا را به قيمت قبول ذلت و زبوني روح به شما دهند جايز نيست ، همه كساني كه در اطراف دنيا تسليم زر و زور و صاحبان آن شده اند، اين زبوني را قبول كرده اند، چون ارزش خود را نشناخته اند. خيلي از سياست مداران دنيا خودشان را فروخته اند، عزت فقط آن نيست كه انسان روي رياست بنشيند، گاهي يك نفر روي تخت سلطنت به هزاران نفر فخر مي كند، اما در عين حال زبون و اسير يك قدرت است ، تمايلات خود است .

وقتي به امام حسين (ع) نامه ابن زياد را دادند تا بيعت كند؛ آن را پرت كرد به پيك فرمود:«لقد حقّت عليه كلمة العذاب » كسي كه به عزت خدا عزيز شد براي مخلوق ذليل نمي گردد. امام حسين (ع) در شرايط زماني خاص خود، اصل دين را در خطر نابودي ديد، چه بايد مي كرد؟ اين جاست كه در منطق حسيني نفس كشيدن و زنده بودن عين ذلّت است و حسين (ع) كسي نيست كه مرگ با عزت را بر زندگي ذليلانه ترجيح دهد، لذا در ابتداي راه فرمود: «مرگ در راه عزت و شرف زندگي جاويدان است . ما در اين فصل به عواملي كه در عزت حسيني نقش اساسي داشته است ، اشاره مي كنيم :