بازگشت

مقدمه


چيستي عزت : راغب در مفردات در ماده عزَّ مي گويد:«العزة حالة مانعة للانسان من ان يغلب عزت حالتي است كه نمي گذارد انسان مغلوب شود و شكست بخورد». به زمين سخت كه نفوذ ناپذير است «ارض عزاز» مي گويند. و عزيز كسي است كه در اثر نيرومندي امرش غالب است .

براساس لغت نامه ها ريشه عزت از: عزّ، يعزُّ، عزّاً، عزّة ً، عزازة ً؛ يعني نيرومند و قوي شد. در فرهنگ فارسي ، به معناي ، ارجمند شدن ، سرافرازي ، بزرگواري آمده است . چون انسان ارجمند كسي است كه در برابر ناملايمات صبور و نفوذناپذير است و قول معروف ،زود از كوره در نمي رود. عزت نفس در حوزه هاي گسترده تر چون جامعه به معناي اقتدار و عظمت است و در حوزه شخصي به مفهوم ارجمندي و سربلندي است كه در قرآن نيز به اين معاني اشاره شده است .

واژه مقابل عزّت ، ذلت است و شتر رام را «ذلول » مي گويند: (وذللناها لهم فمنها ركوبهم و منها يأكلون )؛ (چهارپايان ) را رام ايشان ساختيم و هم مركب آنان ، و هم از آن تعذيه مي كنند.

انسان ذليل آن است كه زود تحت كنترل واقع مي شود و از خود اراده اي ندارد و هم چنين است جامعه ذليل ، سرنوشت آن را ديگران رقم مي زنند. اما حقيقت عزّت در درجه نخست ، قدرتي است كه در دل و جان انسان ظاهر مي شود و او را از خضوع و تسليم و سازش در برابر طاغوت و ياغيان باز مي دارد، اين قدرت جز از ايمان به خدا؛ يعني ارتباط با منبع اصلي قدرت و عزّت سرچشمه نمي گيرد، چرا كه سرچشمه عزّت ها خداست : (ان العزة لله جميعاً). انسانهاي مؤمن با اطاعت و فرمانبرداري از دستورات پروردگارمي توانند بهره اي از عزّت ببرند. رسول الله (ص) در اين باره مي فرمايد: «اعز امرالله يعزّك الله؛ فرامين پروردگار را بزرگ دار، تا همو تو را عزّت بخشد».



چو ما را به دنيا تو كردي عزيز

به عقبي همين چشم داريم نيز



عزيزي و خواري تو بخشي و بس

عزيز تو خواري نبيند ز كس



دانشمند گرامي ، آية الله جوادي آملي مي فرمايد:

خاصيت عزّت آن است كه موجود عزيز نه تنها در برابر متجاوز تسليم نمي شود.بلكه مهاجم را سركوب مي كند. خاصيت عزيز آن است كه نه تنها مي تواند خود را نگه دارد و از حق خويش دفاع كند، بلكه آنهايي را كه براي دفع حق شورش مي كنند نيز سركوب و سرنگون كند.

در روان شناسي ، عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن ، اين حس ازمجموع افكار، احساس ها، عواطف و تجربه ها در طول زندگي ناشي مي شود و عزّت نفس بر همه سطوح زندگي اثر مي گذارد. بررسي هاي روان شناسي حاكي از اين است كه افرادي كه احساس خوبي به خود دارند، معمولاً احساس خوبي نيز به زندگي دارند و مي توانند با اطمينان از عهده مشكلات و مسئوليت هاي زندگي در آينده فردي كه عزت نفس دارد،مستقل عمل مي كند، مسئوليت پذير است و به پيشرفت ها افتخار مي كند و ناكامي ها رابه خوبي تحمل ، و مي تواند ديگران را تحت كنترل قرار دهد.

پژوهش ها نشان داده است كه بين عزت نفس پايين و اضطراب برقراري ارتباط با ديگران هم بستگي وجود دارد، كساني كه در عزت نفس ضعيفي دارند، اغلب در موقعيت هاي بدي قرار دارند چون خودشان را قبول ندارند و قبول تعريف هاي ديگران ازخود برايشان دشوار است و به انتقادهاي ديگران بسيار حساس مي باشند.

ريشه همه تبهكاري ها در ذلت نفس است . از اين رو بهترين راه اصلاح فرد وجامعه عزت بخشي و عزت آفريني است . امام علي مي فرمايد:

«من كرمت عليه نفس هانت عليه شهواته »؛ آن كه در خود احساس كرامت كند،مخالفت با شهوت برايش آسان است ».

اما در حديث ديگري هست كه :

«من هانت عليه نفسُه فلا تأمن شره ؛ كسي كه احساس بزرگواري در خود را ازدست بدهد، از شر او بترس و ايمن مباش ».

نكته اي كه در ادامه ، بايد متذكر شد اين كه ، عزت در همه ممالك و اقوام و در همه فرهنگ ها ارزش ، و ذلت ضد ارزش به حساب مي آيد منتها مفهوم و مصداق آن در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است . برخي عوامل مادي جاهلي را مؤثر دانسته . ذلت را درنداشتن ، نخوردن ، و لذت نبردن مي پندارند و عزت را در كاخ هاي مجلل و زندگي مرفه جويا مي شوند.افرادي چون كلبيّون يونان قديم معتقد بودند: انسان هر چه بيشتر احتياج پيدا كند و نفس خود را ذليل كند اخلاقي تر، عزيزتر خواهد بود.

افرادي از متصوفه ، بر اين باورند كه هر چه در توان داريم بايد خود را ذليل كنيم وكسي براي ما ارزش قايل نشود، لذا كار نمي كردند تا ذليل شوند.

بعد از مقدمه كوتاه به اين جا مي رسيم كه با شروع سال جديد، عزت و افتخارحسيني به مثابه يك شعار محوري از طرف رهبر انقلاب مطرح شد كه يقيناً اين نام گذاري ها مناسبتي با ابتدا يا انتهاي آن سال ندارد، بلكه هدفي مهم تر را دنبال مي كند كه مي توان جهت دهي و ارائه خط مشي واحد به مديران و كارگزاران فرهنگي و تذكر به متفكران و محققان در استفاده از متون غني اسلامي و احياي سيره و سنت ائمه اطهار و به كارگيري آنها در زندگي و هدف مهم تر، رسيدن و همانندي مردم و جامه با چنين ويژگي هايي دانست . سرافرازي كه حسين پرچمدار آن است و با حماسه آفريني و جان افشاني خود آن را به ارمغان آورد و چراغي فراروي خواستاران سربلندي و ارجمندي گرديد. رسيدن به آن قلّه ، مرهون شناخت دقيق از مفهوم عزت و آشنايي با شاخصه هاي عزت مندي است و فرهنگ عاشورا از ذلت و عزت چهره ديگري نشان مي دهد؛ يعني عزّت ، بر سر هدف ماندن و مردانه ايستادن و در راه آن جان دادن است ، (ارزش ) و ذلت ،دست كشيدن از هدف و عقب نشيني به خاطر ترس از مرگ است (ضد ارزش ).

در رويارويي با دشمن امر داير شد بين اين كه ؛ ياكشته شود و يا از اهداف خود دست بكشد و زنده ماند. شق دوم از ديدگاه امام (ع) مصداق ذلت است و در فرهنگ الهي و نبوي و خانوادگي آن حضرت ضدارزش است . بر اين نكته بايد تكيه كرد كه عزت حقيقي مختص خداست او دوستان خود را مي بخشد. امام حسين در دعاي عرفه مي فرمايد:

«يا من خص َّ نفسه بالسّموِّ و الرفعة فاوليائه بعزّه يعتزون ؛ اي آن كه ذات خود را به علو مقام و رفعت مخصوص گردانيدي و دوستانت را به عزت خود عزيز ساختي ». حسين مظهر عزت الهي و نهضت او قيامي براي حفظ عزت آدمي و گشودن راه تربيت حقيقي بود، تا پس از او همگان به راه و رهش تربيت شوند و به عزت واقعي برسند.